به گزارش خبرنگار مهر، غلامعلی افروز دبیر همایش «کرسی های نظریه پردازی نقد و مناظره» با خیر مقدم به حاضران در همایش و تبریک ایام دهه فجر گفت: با عنایت به اهمیت به ارزشمندی بحث نظریهپردازی، نقد علمی، مناظره و تبادل اندیشههای ناب، ضرورت گفتمانسازی در این امر و به ویژه تشویق و ترغیب نظریهپردازان و تقویت فرهنگ نظریهپردازی در ایران لازم است ما این گونه همایشهای ملی را بیشتر داشته باشیم و دانشمندان و استادان ما در این حوزه بیشتر فعال شوند.
وی گفت: این گونه نظریهپردازیها مهم است چرا که نظریهپردازی، پویایی و حیات علمی جامعه را پویاتر میکند و جریان فکری جامعه را همیشه زنده نگه دارد. جامعهای که همیشه از نظریات ناب برخوردار است، جامعهای همواره پویا است.
وی در اینکه نظریهپردازان دو گونهاند، گفت: یکی آنهایی هستند که بیشتر به پیشینهها میپردازند و پیشینههای علمی را پردازش میکنند و دیگرانی که باید در جمع نظریهپردازان بیشتر حضور داشته باشند. این افراد پیشینهساز هستند و لزوما پیشینه محور نیستند. خلاق هستند و فقط مصرفکننده نیستند. کاری میکنند که جریانهای فکری به وجود آید. ما نیازمندان، اندیشمندان و نوآور در جامعهمان هستیم.
افروز تصریح کرد: برگزاری این همایشها، فرصتی ایجاد میکند که اندیشمندان ما حضور فعال در این حوزهها داشته باشند و نظریههای خود را مطرح کنند. ما باید وضع موجود را ببینیم اما در فکر اندیشه برای وضع فردا و مطلوب باشیم. از نظریات نابی که ارائه میشود، باید در برنامههای کلان ملی استفاده کنیم. ما در این عرصه تلاشمان این است و امیدواریم که در استانها هم بتوانیم این فرهنگ را ترویج دهیم.
محمد رضا مخبر دزفولی، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی در بخشی از این همایش گفت: نظریهپردازی دفعتاً اتفاق نمیافتد. این گونه نیست که ما یک دارو بدهیم و فرد نظریهپرداز شود، بلکه نظریهپردازی یک فرآیند دارد. طبیعتا تمدنهایی که در طول تاریخ شکل گرفته است، مراحلی را طی کرده است تا به این مرحله رسیده است و بدون توجه به بازسازیها، مقولهای شاید غیرواقع باشد.
وی با اشاره به اینکه هر فرد که وارد دانشگاه میشود یک عقبه فرهنگی دارد و بعد از آن وارد دانشگاه میشود، گفت: اگر بپذیریم که مانند هر ظرفیتی، هر استعدادی یک عقبه خاصی را میطلبد، نظریهپردازی هم از این مقوله مستثنی نیست. باید برگردیم به اینکه چه مقدار در دوران کودکی در این معقولات کار کردهایم. مگر نه اینکه در پرورش جسم میآیند و از دبستان استعدادها را شناسایی و بر اساس آن برنامهریزی میکنند؟ برای نظریه و پرورش آن نیز میتوان برنامهریزی کرد. شجاعت در نظریه و ارائه نظریه، نیاز به پرورش دارد. سرمایهگذاری در دورانهای کودکی و نوجوانی احتیاج دارد. احترام به دیگران و آرای دیگران به پرورش و تربیت نیازمند است. ما فکر میکنیم نظریهپردازی و پرورش کسانی که دیگران را بتوانند تحمل کنند، یک دفعهای ایجاد میشود در صورتی که این موارد احتیاج به مطالعه، طراحی و برنامهریزی دارد.
مخبر گفت: ما باید قبل از اینکه شخصیت شکل میگیرد، کارمان را شروع کنیم. لذا فکر میکنم با توجه به اینکه گامهای بزرگی در مسیر نظریهپردازی برداشتهایم اما گام و راه اصلی این است که از دبستان این کار را شروع کنیم.
وی با نقد سیستم آموزشی که مبتنی بر انباشت علم صورت میگیرد، گفت: چرا متخصصین تعلیم و تربیت به این موضوع نمیپردازند و چرا فرصت نمیدهیم بچهها ما فکر کنند؟ در صورتی که در تمام دنیا بچه سه تا چهار روز در مدرسه است و در ساعتی که به خانه برمیگردد، حتی کیفش را به خانه نمیآورد اما به بچههای ما بسیار بیشتر از بچههای دیگر دنیا فشار میآورید.بچهها چگونه میخواهند نظریهپرداز شوند؟ آنهایی که فکر میکنند برای نظریهپردازی میتوانند کاری کنند، باید به کمک آموزش و پرورش بیایند.
وی در پایان افزود: جزوه محوری، نمره گرفتن و ... عارضههایی هستند که گریبانگیر دانشگاه و سیستم آموزشی ما هستند. هر چند پیشرفتهایی در علم و دانشگاه داشتهایم، اما در حوزههایی مانند نقد نظریهپردازی کم کار کردهایم. اما به هر حال ما فکر میکنیم که مشکل اصلیمان در آموزش و پرورش، تربیت پرورش است. باید در این حوزه تلاش بیشتری کرد.
نظر شما