به گزارش خبرنگار مهر، رمان «هر صبح میمیریم» نوشته سید احمد بطحایی به تازگی توسط نشر افق منتشر و راهی بازار نشر شده است. این کتاب نود و نهمین رمان از مجموعه «ادبیات امروز» این ناشر است.
داستان این رمان درباره یک عکاس مجله است که در بند زندانیان اعدامی محبوس و در انتظار اجرای حکم اعدامش است. او پیش از اجرای حکم، در یک محکمه خیالی خود را داوری و قضاوت میکند و در هولناک ترین وضعیت زندگیاش هم عاشق است.
این رمان ۳ بخش اصلی دارد که روزگار دوزخ، روزگار برزخ و روزگار دنیا عنوان این ۳ بخش هستند.
عشق و گناه و همچنین عقوبت و رستگاری انسان مدرن، از جمله مسائلی هستند که نویسنده رمان، در این اثر آن ها را ترسیم می کند.
در قسمتی از این رمان می خوانیم:
«فیلی آسیایی شبیه یک مرد سیاه سوخته که تمام چربیهای عالم را توی اعضای بدنش پخش کرده اشاره میکند بالا برویم. از پلههای آهنی که معلوم است سالها قبل رنگش سبز بوده بالا میروم. مریم هم که دستش توی دستم است مجبور میشود دنبالم بیاید. فیل سیاه بلیت هامان را میگیرد. وارد اتاقک یک در دوی فلزی میشویم. مثل چهار در فلزی است که با جوش به هم وصل شدهاند. تنها سقفش باز است. فیل در را که می بندد با پانتومیم ملتمسانهای می خواهد سیگار را خاموش کنم. با همان حالتی که گفته، میگویم باشد. در که بسته میشود مریم می گوید: «آره جون خودت!»
هنوز بالا نرفته که اتاقک توی هوا آویزان میشود. چپ و راست میرود. مریم کنارم مینشیند. خودش را جوری به هم می چسباند که انگار اصلا از اول به هم وصل بوده ایم.
- چیه؟ بازم می ترسی؟
- ترس؟ نه. یعنی آره. یه ذره میترسم ولی بیشتر دلم گرفته.
- مطمئنی؟ حالا بذار دو متر بالا بریم.
توی قفسه چرخ و فلک دل هر کسی میگیرد. می خواهد مریم باشد یا کسی دیگر اگر هم کسی کنار آدم بنشیند و سیگارها را پشت به پشت هم روشن کند دل تنگی بیشتر به چشم می آید. به دل...»
این کتاب با ۲۰۰ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۱۱۰ هزار ریال منتشر شده است.
نظر شما