به گزارش خبرنگار مهر، محمدرضا خالصی چهارشنبه شب در نشست تخصصی یادروز حافظ که به صورت مجازی برگزار شد، در سخنرانی خود با عنوان «نقش روساختهای کلامی قرآن بر شعر حافظ»، گفت: مطلب اولی که در شعر حافظ، از ابتدای انتشار آن تا امروز، مد نظر و توجه بوده، تسلط خارقالعادهی او بر زبان است که توانسته شگفتانگیزترین و اعجابآورترین جلوههای زیبایی در زبان را درصورتهای بسیار متنوع و با کمک نبوغ متعالی خویش خلق کند و نقش زیباشناختی زبان را در اوج شکل دهد که تا امروز هیچ شاعری نتوانسته به چکاد این کوه سرافراز دست یابد».
وی افزود: خواجه، براساس نص شعر خود، حافظ قرآن مجید است و تخلص خود را نیز، بر همین اساس انتخاب کرده است. این رند شیرازی هر جا اشارتی به قرآنخوانی و قرآندانی خود دارد، با تخلصش همراه است؛ گویی میخواهد معنی تخلص خود را برای مخاطب، رندانه، توضیح دهد و البته، این نص جای هیچگونه اجتهادی را باقی نمیگذارد.
خالصی ادامه داد: نویسندگان پس از حافظ نیز بر این نکته که او حافظ قرآن بوده است، تأکید داشتند. از گلندام، نخستین جامع دیوان خواجه که امروز نه در شخصیت و نه در مقدمهی او هیچ شکی نداریم و همچنین، در نخستین منابع بازمانده از خواجه، در فاصله سالهای ۷۶۳ تا ۸۲۴، لقب او «ملکالحُفّاظ» یا «ملکالقراء» ذکر شده و این در مأخذی که در سالهای بعد نگاشتهشده نیز، مشهود است.
وی افزود: چه در قرائت و چه در حفظ قرآن، یکی از مهمترین مسائل، دانستن نقش حروف است؛ یعنی دانستن «فرش الحروف» که شامل آواشناسی قرآن میشود. یادمان باشد که تازیان در قرائت زبان عربی، این زبان را کاملاً صحیح تلفظ میکردند؛ بهقول سیوطی: ʼان العرب لا تنطق الا بکلامها مجوداً و تجویدʻ؛ یعنی اداکردن حق تلفظ حروف و رعایت موسیقی کلمات در گفتار.
این محقق معاصر با بیان این نکته که همه متون مقدس با موسیقی کلام همراهاند، گفت: «آنچه در ظهور اسلام، اعراب را به سمت قرآن سوق میداد، شکل زبانی و اعجاز کلامی آن بود؛ چون درک مفاهیم معنوی آن برای عرب جاهلی چندان آسان نبود و به همین دلیل، میگفتند لیس من قول البشر و و از همین رو بود که قریش، عربها را از شنیدن قرآن منع میکرد تا مفتون و مجذوب کلام الهی نشوند.
وی ادامه داد: بسیاری، چون خلیفه دوم، اسیدبنحضیر، سعدبنمعاذ، قبیله عبدالاشهل، جبیربنمطعم، هیئت خزرجی در عقبه منی و…، با شنیدن قرآن مسلمان شدند. حتی میگویند: فتحت یثرب بالقرآن. این اعجاز زبانی، بهقول خطابی، با کاربرد بافصح الکلام فی احسن النظوم بود و از همین طریق، مباحث بلاغت و فصاحت نیز، در زبان تازی مطرح شد و بهقول ابنسنان خفاجی: لابد لمن یبحث فی اعجاز القرآن من معرفه سر الفصاحه و البلاغه».
خالصی، سپس به بررسی جورچین تصویری، صوتی، فکری و معانی واژگان و اعجاز در مصوتها، واجها، حروف و کلمات قرآن پرداخت و هر کدام از این بخشها را با شعر حافظ مطابقت داد. او، با شواهد و مستندات متعدد، نشان داد که حافظ چگونه با شناخت دقیق از قرآن مجید، این ویژگیها را در شعر خود به کار برده است. این مبحث، از تطابق کاربرد مصوتها شروع و به کاربرد واجها، حروف و کلمات در قرآن مجید و شعر حافظ رسید.
خالصی، با بیان این نکته که موضوع سخنانش بسیار گسترده و وقت بسیار کم است، مخاطبان را برای کسب اطلاعات بیشتر، به مطالعه کتاب دوجلدی «زبورنوازیهای عشق» که به بررسی روساختهای کلامی قرآن مجید بر شعر حافظ میپردازد، دعوت کرد.
نظر شما