به گزارش خبرنگار مهر، رمان پلیسی «مگره و بانوی سالخورده» نوشته ژرژ سیمنون بهتازگی با ترجمه عباس آگاهی توسط انتشارات جهان کتاب منتشر و راهی بازار نشر شده است. اینکتاب نودوپنجمینعنوان مجموعه پلیسی «نقاب» است که اینناشر چاپ میکند.
پیش از اینکتاب، «رمانهای دلواپسیهای مگره»، «مگره از خود دفاع میکند»، «تردید مگره»، «شکیبایی مگره»، «مگره و سایه پشت پنجره»، «سفر مگره»، «دوست مادام مگره»، «مگره در کافه لیبرتی»، «ناکامی مگره»، «مگره دام میگسترد»، «مگره و جسد بیسر»، «مگره و زن بلندبالا»، «مگره و آقای شارل»، «بندرگاه مه آلود»، «پییر لتونی»، «مگره در اتاق اجاره ای»، «مگره و مرد روی نیمکت»، «مگره و شبح»، «مگره نزد فلاماندها»، «مگره سرگرم میشود»، «تعطیلات مگره»، «دوست کودکی مگره»، «مگره و مرد مرده» و «مگره و خبرچین» از آثار ژرژ سیمنون، در قالب مجموعهنقاب با محوریت شخصیت سربازرس مگره چاپ شدهاند. به اینترتیب، «مگره و بانوی سالخورده» بیستوپنجمین کتاب «مگره» است که در قالب مجموعه نقاب چاپ میشود.
نسخه اصلی «مگره و بانوی سالخورده» برای اولینبار سال ۱۹۵۰ منتشر شده و داستانش درباره مراجعه بانویی سالخورده و آراسته به سربازرس مگره است. اینزن که والانتین نام دارد، بیوه فردینان بِسُن کارخانهدار معروفی است که ورشکست شده اما پیش از ورشکستگی، جاه و جلال و ثروت زیادی داشته است. والانتین با مراجعه به سربازرس میگوید، خدمتکار جوانشان پس از نوشیدن تهمانده لیوان آبی که حاوی داروی خوابآور بوده، درگذشت است. لیوان مورد اشاره در اصل به والانتین تعلق داشته که هرشب پیش از رفتن به تختخواب، داروی خوابآورش را مینوشیده است.
بانوی سالخورده در گفتگو با مگره، مساله مرگ خدمتکار را یکسوءقصد به جان خود تلقی میکند و از پلیس کهنهکار کمک میخواهد. در نتیجه سربازرس، تحقیقاتش را از شهر کوچک اِتروتا در ساحل دریا آغاز میکند. اما متوجه میشود مساله پیچیدهتر از آن است که ابتدا بهنظر میآمد.
«مگره و بانوی سالخورده» در ۹ فصل نوشته شده که عناوینشان به اینترتیب است:
«بانویِ قصرِ لابیکُک»، «اوایل والانتین»، «دلدادگان آرلِت»، «کورهراه صخره»، «عقاید مردی نجیب»، «رُز بیچاره و مسائلش»، «پیشگوییهای تقویم»، «روشنایی باغ» و «جنایت تئو».
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
«کسی که منتظر مونده تا خانه پُر بشه تا خودش رو، از پنجره، به طبقه اول برسونه و توی لیوان سمّ بریزه؟»
«چون این یک وجه مهم قضیه است. سم توی بطری داروی خوابآور ریخته نشده بود، چون اثری در آن پیدا نکردند، بلکه توی لیوان بوده.»
«میبینید که این غیر منطقییه!»
«رُز بیچاره مرده.»
«درینصورت، چی فکر میکنید؟ عقیدهتون رو به من بگید. بین خودمون میمونه، و البته بهتون قول میدم نه کاری بکنم، نه جایی تکرار کنم که مخلّ تحقیق شما بشه. چه کسی؟»
«نمیدونم.»
«چرا؟»
«از این هم بیاطلاعم.»
«چطوری؟»
«وقتی به دوتا سوال اولتون جواب بدم، این رو هم میفهمیم.»
اینکتاب با ۱۶۴ صفحه، شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۴۵ هزار تومان منتشر شده است.
نظر شما