علی قویتن کارگردان فیلم سینمایی «زندگی و زندگی» که در سینماهای منتخب «هنروتجربه» اکران شده است، در گفتوگو با خبرنگار مهر درباره ایده این فیلم توضیح داد: به ایده این فیلم زمانی که در حال ساخت فیلم «رؤیای سهراب» و بازی در نقش سهراب سپهری بودم، برخوردم چون معمولاً به این سبک کار میکنم که وقتی در حال انجام یک کار هستم، ذهنم برای فکر کردن روی موضوعی دیگر نیز آمادگی دارد. این موضوع به سال ۱۳۹۸ برمیگردد. در نهایت فیلمنامه «زندگی و زندگی» را سال ۱۳۹۹ نوشتم و سپس آن را در سال ۱۴۰۰ ساختم.
وی درباره توجهش به سینمای هنری و شاعرانه گفت: این توجه به روحیه و ذات آدمها بستگی دارد؛ سال ۱۳۷۰ زمانی که اولین فیلم سینماییام را ساختم، کسی نمیدانست من چه چیزی را دوست دارم و به دنبال چه سینمایی هستم. دوست داشتم در سینمایی که علاقمندیام بود، فعالیت کنم و موضوعات مورد توجهم در سینمای فلسفی و هنری را بسازم اما آن زمان این مهم میسر نشد و در واقع نگذاشتند. افرادی که برای تصویب و تأیید فیلمنامه حضور داشتند، میدان را به ما واگذار نکردند و من نیز به تبع دیگران، به سینمای بدنه یا تجاری سوق پیدا کردم.
قویتن در توضیح بیشتر بیان کرد: سینمای بدنه یا تجاری را رد نمیکنم همچنانکه این سینما باید در هر کشوری باشد و حدود ۸۰ درصد فیلمها با این نوع ساخته میشوند اما کار کردن در این نوع سینما، با توجه به روحیه هر هنرمند، متفاوت است و هر کسی که روحیه کار کردن در این فضا را دارد، باید در سینمای تجاری کار کند. من روحیه کار در سینمای تجاری را نداشتم اما توانایی این کار را داشتم و تا سال ۱۳۸۵ که فیلمهای متفاوتی در ژانرهای مختلف ساختم، گواه بر این موضوع است. یکی از دلایل فعالیتم در سینمای تجاری، این بود که فاکتورهای برگشت سرمایه در سینمای تجاری اتفاق میافتد؛ سینمایی که محتوایی ندارد و به سرگرمی صرف فکر میکند. از سال ۱۳۸۵ فکر کردم که این سینمای من نیست و تصمیم گرفتم به سمت سینمای هنری بروم و از آن به بعد با وقفهای چهار ساله، با سرمایه خودم وارد میدان سینمای هنری شدم.
وی درباره هزینههای ساخت فیلم هنری نیز گفت: ۲ سال پیش که «زندگی و زندگی» را ساختم، میتوانستم با سرمایه ساخت آن، یک آپارتمان نقلی خریداری کنم اما الان با آن سرمایه، چیزی نمیتوان گرفت! من به پول و درآمد فکر میکنم که بتوانم فیلمم را بسازم اما با این نگاه که پولی بگذارم تا سود کند، زندگی نمیکنم. همین که فیلمهایم در جشنوارههای مختلف جهان حضور دارد، برایم کافی است؛ همچنان که فیلم «زندگی و زندگی» در ۵ جشنواره جهانی، جایزه بهترین بازیگر زن، بهترین بازیگر کودک، بهترین کارگردانی و هیأت داوران را گرفته است. این حضورهای موفق امیدوارکننده است و به ما میگوید که در حال پیمودن راه درست هستیم.
این نویسنده و کارگردان، سینمای «هنروتجربه» را برای فیلمسازانی که در سینمای تجربی و هنری فعال هستند، مناسب ارزیابی کرد و توضیح داد: اگر گروه «هنروتجربه» نبود، به هیچ عنوان فکرش را نمیکردم که فیلمم را برای اکران به گروهی آزاد بسپارم. البته باید نکتهای را مطرح کنم که پیشنهادم نیز است؛ در روزگار قدیم، ۳ سالن سینما در تهران بود که فیلمهای هنری را مدام نمایش میدادند و فیلمی غیر از فیلمهای هنری اکران نمیکردند. خاطرم است در سال ۷۲ فیلم «ضربه طوفان» را ساخته بودم که اکشن حادثهای بود. با آقای هوشنگ کاوه مالک سینما عصر جدید برای اکران فیلمم که در استودیوی عصر جدید صداگذاری شده بود، صحبت کردم که وی قبول نکرد و به من گفت هر زمان فیلم هنری ساختم، در سینما عصر جدید اکران میشود. هوشنگ کاوه با سرمایه خودش سینما عصر جدید را برای اکران فیلمهای هنری ساخت و فیلمهای هنری را حتی اگر سالن خالی بود، نمایش میداد.
وی بیان کرد: این ۳ سالن سینما که مختص به نمایش فیلمهای هنری بود، به نوعی به پاتوق تبدیل شده بود و حتی از شهرستانها هم که به تهران میآمدند، میدانستند فیلمهای هنری در این سینماها نمایش داده میشود.
قویتن با اشاره به روند نمایش فیلمهای «هنروتجربه» و مقایسه آن با دوران فعالیت سینما عصر جدید تاکید کرد: همین که در این وانفسا، گروه سینمایی «هنروتجربه» وجود دارد که آثار سینمایی هنری را به نمایش درآورد، جای خوشحالی دارد. اما این نکته باید مورد توجه قرار گیرد که گروه «هنروتجربه» باید چند سینما در اختیار داشته باشد تا در آنها تنها فیلمهای این گروه به نمایش درآید. به همین دلیل است که سینما دچار بحرانی در اکران است که مهندسی نشده است.
کارگردان «رؤیای سهراب» در پایان گفت: در حال حاضر، قاتل فیلمهای «هنروتجربه»، سانسی بودن نمایشهاست؛ من نمیگویم که وقتی دنیا به سمت پیشرفت میرود، ما نرویم! بلکه معتقد هستم باید ابزارهایی به دست آوریم که سیستم جدید تکنولوژی را سر و شکل درستی دهد تا با سیستمهای ما نیز سازگار باشد.
نظر شما