۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۱، ۸:۳۵

روایت مجله مهر از «حامیان مادران باردار»؛

حامیان هدیه‌های خدا / روایتی از گروه جهادی حامی نوزادان

حامیان هدیه‌های خدا / روایتی از گروه جهادی حامی نوزادان

به مناسبت هفته ملی جمعیت، مجله مهر با گروه جهادی «حسنا» نیکوکاران حامی فرزندآوری، مصاحبه‌ای داشته است که در ان به بخشی از مسائل سد راه فرزندآوری هم اشاره شده است.

خبرگزاری مهر؛ گروه مجله: برای یک مادر از دست دادن کودکی که در راه است، از سخت‌ترین و غیرقابل فراموش کردنترین خاطرات طول عمر است. شکل گرفتن یک موجود زنده در وجود زن، بزرگ شدن و رشد او، نه تنها برای خود آن موجود تغییراتی را حاصل می‌کند، بلکه برای «مادری» که او را از شیره جانش می‌پرورد سرشار از تحول است. از تغییرات هورمونی و تغییر شکل فیزیکی گرفته تا تغییراتی که در روح و روان زن رخ می‌دهد. با آمدن این موجود، خواسته و ناخواسته این اتفاقات رخ می‌دهد و به‌صورت غیر ارادی حس «محبت» زن به مخلوق جدید شکل می‌گیرد. رفته رفته با هجوم سلول‌های جنین به پوسته شکم مادر، اتفاقات به شکل رسمی‌تری رنگ به خود می‌گیرند و برای آینده‌ای نزدیک از الان دورخیز می‌کنند. آینده‌ای روشن! آینده‌ای شیرین! آینده‌ای با یک دنیا آرزو! آینده‌ای سرشار از امید...

تا به‌دنیا آمدن این فرزندِ در راه، اوضاع به شکل آسان‌تری می‌تواند تحت کنترل باشد. هر موضوعی باشد، خود زن پیگیر است و در رسیدگی به سلامت خود که سلامت یار نهانش را در پی دارد و برای جلوگیری از آسیب احتمالی، توانمند و هشیار است. اما از اولین لحظات خروج از شکم مادر و مواجهه با دنیای بیرون، تنفس در جهان جدید و مصائب زندگی بدون اتصال به شخص دیگر آغاز می‌شود. اولین نمودهای زنده بودنش گریه است و اولین آموزشی که طبیعتش به‌صورت بالقوه دارد و بالفعل می‌شود، شیر خوردن، اتفاق می‌افتد. ورود انسان جدید به زندگی، به زن کوهی از احساسات تزریق می‌کند و برای ادامه زندگیِ او دلیل بزرگی می‌سازد. زنی که اکنون نام و هویتش تغییر کرده، زنی که تا قبل از این به شنیدن خطابه‌های «دخترم» و «خواهر جان» و «همسر عزیزم» عادت داشت، اما از این به بعد نام بزرگ «مادر» را هم به خودمی‌شنود.

به دنیا آمدن فرزند همان‌طور که می‌تواند برای زندگی مادر و پدر، تزریق خون تازه باشد، همراه با مشغله‌هایی هم می‌تواند باشد. از تأمین پوشک و شیرخشک در ابتدایی‌ترین شکل خود گرفته، تا بیماری‌های احتمالی و مراقبت‌های تغذیه‌ای و هزینه‌های نگهداری کودک و روند تقویت مادر (جسمی و روحی) و مدیریت و کنترل شرایط محیطی برای فضای تربیتی سالم او، همه مواردی هستند که برای پدر و مادر حائز اهمیت‌ند و نادیده گرفته نمی‌شوند. اما این روزها، در شرایطی زندگی می‌کنیم که شنیده‌هایی تلخ، کام بسیاری از انسان‌ها را تلخ می‌کند. با طرح یک سوال شما را به مطالعه ادامه گزارش دعوت می‌کنم.

چه می‌شود که «مادر» فرزند در راه خود را نمی‌خواهد؟

از نظر علمی دلایل مختلفی برای پاسخ دادن به این سوال مطرح شده است. علم اقتصاد، علم روانشناسی، علم جامعه شناسی، علم پزشکی و.. هر کدام برای خود از منظر شناخت انسان برای این مسئله توضیحاتی دارد که مراجعه به هر کدام و بررسی علت و معلول می‌تواند برای جمع‌بندی این گزارش حرف‌های خوبی به میان بیاورد. چرا که از معضلات جهان پیرامون ما این است که در عصر پیشرفت تکنولوژی و انفجار دانش و اطلاعات، با مطالعه روی موارد میدانی که درگیر این حادثه بوده‌اند و یا حتی به تصمیم خود جامه عمل نیز پوشانده‌اند، درمی‌یابیم که آمار جهانی برای از بین بردن (قانونی و یا غیرقانونی) جنین در ماه‌های مختلف بارداری رو به افزایش است. البته که با توجه به حضور ما در یک جامعه اسلامی، نمی‌توان به احکام دینی در این زمینه هم بی‌تفاوت بود و با نگاهی گذرا به نظرات فقها به راحتی در می‌یابیم که شرایط بسیاری را برای نگه داشتن جنین و حفظ انسانی که در راه است، پیشنهاد می‌دهد و در نهایت، تعداد محدودی از موارد مطروحه در این جایگاه، به ختم بارداری و از بین رفتن جنین (با اجازه علما) منتهی می‌شود.

اما چرایی و چگونگی این تصمیم از منظر علوم مختلف، موضوع صحبت امروز ما نیست. خبرنگار مجله مهر از مجموعه‌ای گزارش می‌دهد که گام مؤثری در راه افزایش جمعیت و تسهیل فرزندآوری برداشته‌اند. «گروه جهادی حسنا» در راستای حمایت از فرزندآوری و باهدف جلوگیری از سقط جنین از شهریور ۹۹ شروع به کار کرد. این مجموعه که تابه‌حال توانسته بالای ۸۰ جنین را از مرگ نجات دهد و حدود ۵۰ مادر را حمایت کند تا نوزادشان را به این دنیا هدیه دهند و هر روز به این آمار اضافه می‌شود. از «مریم قاضی سعیدی» در مورد روش آشنایی آنها با افراد بارداری که تصمیم به سقط فرزندشان را دارند پرسیدم و گفت: «با ارتباط با مراکز بهداشت در نقاط مختلف ایران، ماماهای مراکز و یا پزشک‌ها و سونوگرافی‌هایی که به‌صورت خصوصی مطب دارند، مواردی از درخواست سقط جنین به ما معرفی می‌شوند. کار ما هم از تماس تلفنی با افراد شروع می‌شود. بنای مشاور ما بر انصراف از تصمیم است اما مهم‌تر از انصراف، این است که دلیل زمینه ساز این تصمیم را بدانیم. کار اصلی مشاور ما این است.

ریشه‌یابی اینکه «چه چیزی موجب شده که یک مادر، بچه‌ای را که جزئی از وجودش بوده، حاضر شده از بین ببرد؟» برای ما مهم‌ترین بخش کار است. چرا؟ بعد از تشکیل پرونده و تکمیل اطلاعات اولیه مورد نیاز در مورد موارد مالی و معیشتی و اجتماعی و… کار ما آغاز می‌شود.

بیشترین دلیل زمینه‌ساز این تصمیم چیست؟

اغلب دلایل، مشکلات عاطفی است، روابط بین همسر، مسائل جامعه و اطرافیان در مورد فرزندآوری و.. بیشتر دلایل در این دایره تعریف جمع می‌شود که شخص از نظر روانی نمی‌تواند خود را در مواجهه با فرزند جدید ببیند ولو اینکه از نظر مادی تأمین باشد. مثلاً اطرافیان او را برای فرزند زیاد مذمت می‌کنند و یا برعکس، در مورد تعداد فرزند کم با او صحبت می‌کنند. جالب آنجاست که اغلب بهانه‌ها اقتصادی است. مثلاًً در ابتدای مکالمه به مشاور می‌گوید: «نان شب ندارم بخورم، بچه می‌خواهم برای چه؟» در واقع بعد از واکاوی موارد، متوجه می‌شویم که مادر چون پشتیبان عاطفی و یا پشتیبان روانی ندارد، تا امروز با حجم زیادی از مشکلات که مواجه بوده، هیچ! از این به بعد هم با ورود فرزندش، قرار است تمام این موضوعات چند برابر شود. او ورود یک فرزند به زندگی خودش را از دید مثبت نمی‌بیند چون خودش تابه‌حال پشتیبان نداشته است. این حس اولین حسی است که در این مادر به وجود می‌آید و با خودش به این نتیجه می‌رسد که این بچه نباشد وضعیت برای من بهتر است.

در مواردی که تابه‌حال با آنها مواجه بودیم، بالغ بر ۸۰% دلایل همین بوده است. تاکید می‌کنم که بهانه‌های همه در ابتدا اقتصادی است. «به نان شبم محتاجم، نان‌خور اضافه نمی‌خواهم.»، «همسرم شغل ندارد و بیکار است و پول ندارم.»، «همسرم معتاد است هر چه درآمد داریم دود می‌شود و چیزی برای بچه نمی‌ماند.»، «بیماری خودم (یا همسر و یا فرزند و…) اذیتم می‌کند.» از معروف‌ترین جملاتی است که ما در مشاوره اول به‌عنوان دلیل سقط جنین، دریافت می‌کنیم، می‌باشد.

کاری که ما در همین ابتدای امر می‌کنیم (بعد از جست‌وجو و اطمینان از صحت اوضاع) بار مالی را تقبل می‌کنیم. اگر مشکل ارزاق خانه را دارد، اگر همسرش به‌دنبال کار می‌گردد، اگر بیماری و یا هر مانعی برای برطرف شدن دغدغه اقتصادی دارند، برای کمک و کم کردن این فشار به آنها اعلام آمادگی می‌کنیم. این‌جا مرحله‌ایست که مددجو فکرش آزاد می‌شود و تازه حرف ما را می‌شنود. وقتی حس می‌کند که «پشتیبان معتمدی» پیدا شد، مانع اول برداشته شده است. من اعتقاد دارم که «خیّرین دست قدرت خداوند هستند. حالا این خیّر می‌تواند مادر انسان باشد و می‌تواند غریبه باشد. اما باید خود انسان این اجازه را به فرد بدهد.»

مرحله اصلی کار

در این مرحله تلاش می‌کنیم که در طی ۹ ماه بارداریِ مادر حضورمان برای زندگیاش سر و سامان‌دهنده باشد. البته که ما از ابتدا با خانواده این اتمام حجت را می‌کنیم که به‌خاطر این نوزاد و همتی که شما داشتید برای احترام به حلال خداوند، نقش یک شارژ شگفت‌انگیز (به صورت موقت) را در زندگی‌ات بازی می‌کنیم.

مثلاً در یک خانواده که فرزند دومش از ناحیه پا مشکل داشت. آقا دستش قطع شده بود. خانم گفت من گلسازی می‌دانم. برای ایشان مقدمات دریافت یک وام را فراهم کردیم. خانم با این گلسازی و فروش محصولات، متوجه شد که از پس اجاره خانه و ادامه زندگی بر می‌آید. به ما گفت: «من این بچه (در شکمم) را نگه می‌دارم. اما هنوز آقای خانه با ما همراه نبود و برای نگهداشتن فرزندش مقاومت داشت. در این خانواده که دائم تنش و دعوا بود، مشاور ما، دلیل را بیکاری آقا دانست. برایش شرایط تحصیل را فراهم کردیم. برای آغاز فعالیت دست مصنوعی می‌خواست. می‌دانستیم خودش یک دست مصنوعی قدیمی دارد که با تعمیر کردن به‌صورت قابل قبولی می‌تواند کار کند. این خانواده آرام شد. ایشان را برای اشتغال به چند جا معرفی کردیم. مرد این خانه مشغول به کار شد و الحمدلله اعتماد به نفس گرفت. بعد از این دوندگی‌ها بود که آقا در ماه هفتم رضایت به نگهداشتن بچه را داد. خدا را شاکرم که میگویم ایشان الان دیگر نیازی به حمایت ما ندارند.

یکی از کارهایی که ما در گروه جهادی حسنا برای این خانواده‌ها انجام می‌دهیم، پشتیبانی ارزاق خانواده برای تقویت جسم آنهاست. خانواده در مدتی که تحت حمایت مجموعه ما باشند، از مواد اولیه مورد نیاز برای رشد و بالا رفتن ایمنی بدن‌شان استفاده می‌کنند. از عسل خوب و شیره انگور با کیفیت گرفته تا برنج ایرانی و روغن حیوانی و… اینها ارزاقی هستند که برای خانواده‌های تحت حمایت حسنا تهیه می‌شود. چرا؟ چون وقتی تغذیه درست باشد، بیماری کم می‌شود. اعصاب آرام است و برای ادامه زندگی فکر باز است. در بیشتر این موارد مغز تصمیمات بهتری می‌گیرد. با همین کارهای ساده به تجربه ثابت شده که ۵۰% از مسائل تشنج‌زا در خانواده‌ها حل شده است.

طرح‌های فرهنگی

حالا که خانواده به ما اعتماد کرد و ما توانستیم آرامشی نسبی برای ایشان فراهم کنیم، نیاز اساسی معلوم می‌شود. نیاز عاطفی! ما در این مرحله بسته به سطح خانواده، کارهای مختلفی انجام می‌دهیم. مثلاً طرح «ختم قرآن» داریم. به هر میزانی که ختم قرآن کنند، هدیه نقدی می‌گیرند. مثلاً «حفظ یک صفحه خطبه غدیر» و یا «حفظ خطبه فدک» تنها مسابقاتی هست که جایزه نقدی دارند. در حسنا به هیچ عنوان دیگری کمک نقدی نداریم. وام هست، اما کمک بلاعوض نداریم. این مسابقات تنها مواقعی است که پول نقد به حساب افراد واریز می‌شود.

ما مسابقات کتاب‌خوانی هم داریم. روی مسائلی مثل نماز خواندن و کیفیت آن به صورت مشخص کار می‌کنیم. مثلاً برای یکی روی اصل نماز خواندن، برای دیگری نوع تلفظ صحیح سوره‌ها و ارکان نماز و برای بعدی شاید روی اول وقت خواندن نماز متمرکز می‌شویم. طرح دیگری که داریم این است که برای خانواده‌ای که اسامی اهل بیت روی بچه‌شان بگذارند هدیه خاصی می‌دهیم. این طرح البته بانی دارد که هدایایی که در نظر می‌گیرد کم هم نیست. در مناسبت‌های ملی و مذهبی مختلف هم مسابقات مربوط به آن روز داریم. وسایل تزئین تهیه می‌کنیم و به خانواده‌ها می‌دهیم و مسابقه تزئین خانه و ارسال عکس را برگزار می‌کنیم.

محدوده جغرافیایی

تمرکز ما در گروه حسنا در ابتدا روی تهران بود. اما برای کرمانشاه، خراسان جنوبی، قم و… هم گسترش دادیم. الان در شهرهایی که مواردی اطلاع داده شده هم، خدمات ارائه می‌شود اما مشخصاً در بعضی از شهرها افراد مرتبط با ما که بیشتر پیگیر این امر هستند و خودشان متولی کار باشند، حضور دارند، طبیعتاً تعداد موارد معرفی شده بیشتر است. البته این را هم اضافه کنیم که همه موارد ما فقط مادران بارداری که فرزندشان را نمی‌خواهند نیست. موارد دیگری هم‌چون مادران بارداری که نیاز مالی دارند و یا مشکل سو تغذیه‌ای باشد و یا فرزند چندم خانواده باشد و یا…

مثلاً یک مورد داشتیم که همسرش در دوران بارداری کرونا گرفت و فوت کرد. خانواده و اطرافیان او را در شرایطی قرار دادند که بچه را سقط کند. این‌جا بود که ما ورود کردیم و شرایط را در دست گرفتیم. خود شخص می‌گفت من قصد این کار را ندارم و زیر بار این کار نمی‌روم اما مشاور حسنا محیط اطراف او را سنجید و او را در شرایط ریسک بالا تشخیص داد با این توجیه که «بالاخره انسان است و ممکن است تحت تأثیر قرار بگیرد.» همین می‌شود که برای اینکه تصمیم نادرست نگیرد، ما مشاور را وارد می‌کنیم و تنها یک جمله به او می‌گوئیم: «ما حامیان مادران باردار هستیم.» در تمام دوران بارداری هم از او حمایت می‌کنیم. چه روحی و چه جسمی.

پر چالش‌ترین گروه تحت حمایت مجموعه

گروهی از افراد تحت حمایت حسنا هستند که بارداری برای‌شان در دوران عقد اتفاق افتاده و مقاومت طرفین درگیر در این موضوع بسیار بالاست. هم عروس و هم داماد و بعد هم خانواده‌ها. هر سه این‌ها اغلب برای انصراف از این تصمیم مقاومت بالایی نشان می‌دهند. اول برای راضی کردن عروس و بعد داماد و در مرحله بعدی مادر و پدر عروس مجموعه ما قدم بر می‌دارد. موردی به ما معرفی شد که در ابتدای دوران بارداری بود. مجموعه ما شرایط زندگی عروس و داماد را فراهم کرد و حتی جهاز هم تهیه شد و زوج به خانه‌شان رفتند. مادر و پدرشان اصلاً بویی نبردند از قضیه و الحمدلله، همه چیز به سلامتی و آرامش طی شد. اما در اغلب موارد که مادر و پدر عروس در جریان قضیه هستند، راضی کردن آنها کار آسانی نیست.

در این گروه پشتیبانی مالی کمی متفاوت است. چون مثلاً ما در این خانواده‌ها، طرفین نیاز مالی ندارند، اما آن‌قدر هم متمول نیستند که آمادگی تهیه وسایل خانه و مخصوصاً مسکن را آن‌هم در مدت زمان کوتاهی داشته باشند و برنامه داشتند که در مدت زمان مشخصی در دوران عقد، آرام آرام این وسایل تهیه شود، با این اتفاق تمام برنامه‌ها به‌هم خورده و باید سریع‌تر این دختر و پسر به خانه خودشان بروند. یا مثلاً آقا پسر در دوران عقد هنوز کار ثابت و قابل قبولی ندارند و برای درآمد ماهانه دچار چالش هستند. البته این را هم بگویم که یکی از مشکلاتی که ما در مسیر کمک به این افراد داریم گرفتن وام ازدواج است. خیلی از این افراد ضامن ندارند.

چند مورد دیگر

موردی داشتیم که بسیار ثروتمند بود و از قضا علناً می‌گفت مسئله مالی نداریم. به دلیل اختلاف بین خانم و آقا شرایط تا جایی پیش رفته بود که حتی دادگاه طلاق هم تشکیل شده بود. ما به صورت جهادی وسط زندگی این دو نفر رفتیم، توانستیم نظرشان را در مورد تصمیم‌شان در مورد فرزند در راهشان برگردانیم و الحمدلله همین کار مقدمه‌ای بود برای بهبود تعامل این دو نسبت به هم و بعد از جلسات مشاوره و روانشناسی، الان چند وقت است که بچه به دنیا آمده و خانواده دور هم حال خیلی خوبی دارند.

مورد دیگری داشتیم که خانم به این دلیل زیر بار این تصمیم رفته بود که همسرش شغلی داشت که زمان کمی را در کنار خانواده صرف می‌کرد و سنگینی بار کارهای خانه و مدیریت بچه‌ها به دوش خانم بود. ما با سوپر محل‌شان صحبت کردیم که هر چند روز یک‌بار مایحتاج ایشان را درب منزل‌شان ببرد و بُعد روانی‌ای که او را اذیت می‌کرد و عدم حمایت فیزیکی مرد خانه بود، را تأمین کردیم.

در همه موارد موفق شدید؟

نه متأسفانه در این مدت سه مورد داشتیم که در تلاش‌های‌مان برای حفظ بچه ناکام ماندیم. فرزند قبلی یکی از این موارد اتفاق ناخوشایندی برایش افتاده بود. دست بچه داخل چرخ گوشت رفته بود و قطع شده بود. خانم باردار می‌گفت دست بچه من را برگردانید تا من این دوقلو را نگه دارم. آخر کار هم راضی نشد و متأسفانه فرزندان خود را تلف کرد.

اگر دردم یکی بودی چه بودی؟!

یکی از دردهای این کار مواجهه با مشکلات اجتماعی افراد و راه‌های انجام این کار است. بعد از بررسی تمام مواردی که تاکنون با آنها برخورد داشتیم متأسفانه متوجه راه‌های ساده‌ای شدیم که در دسترس اقشار مختلف جامعه می‌باشد. اگر با فرهنگ‌سازی نتوانستیم از مشکلات پزشکی و روانشناسی و… در عواقب این عمل کاری کنیم، باید هر چه زودتر و بهتر برای جلوگیری از بالا رفتن آمار این کار قدم برداریم.

اطلاع نداشتن از راه‌های استفاده از داروها و عوارض آنها، عوارض جراحی‌های سرپایی به این منظور و… سخنانی است که بازگو کردن آنها در این مقال نمیگنجد. درد دل‌هایی که تنها با مسئولین امر و افراد مطلع باید داشت. خیلی از خانم‌ها بوده‌اند که برای انجام این کار از داروها به شکل نادرست استفاده کردند و هم فرزند در شکمشان و هم خودشان تلف شده‌اند. چه افرادی که در این مسیر، با روش ناصحیح و به دلیل عدم آگاهی، اقدام کرده‌اند و فرزند ناقصی را به دنیا تحویل داده‌اند و هم خود و هم کودک‌شان را در رنج بردند. و… هزاران درد دیگر که گفتن آنها تنها حال آدم‌ها را خراب می‌کند.

کد خبر 5491584

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha

    نظرات

    • نرگس GB ۱۰:۴۴ - ۱۴۰۱/۰۹/۲۱
      2 0
      سلام .ممنون میشم شماره تماس و ادرس در تهران این گروه جهادی رو بهم بدین.
    • سکینه زیوری IR ۰۹:۲۵ - ۱۴۰۲/۱۲/۰۸
      0 0
      سلام من نیازمند یاری شما هستم باردارم وهمسرم بامن ناسازگاری می‌کند