به گزارش خبرنگار مهر، مدرسه تابستانه فلسفه پزشکی که به همت حلقه فلسفه پزشکی از اول شهریور ماه کار خود را آغاز کرده بود چندی پیش در موزۀ تاریخ علوم پزشکی به کار خود پایان داد.
در جلسه پایانی این دوره آموزشی، شرکت کنندگان از تجربیات و مطالبی که در این دوره آموختند سخن گفتند و با سایر حاضرین در جلسه نیز به گفتگو پرداختند.
اساتید این دوره آموزشی علیرضا منجمی، حمیدرضا نمازی، غلامحسین مقدم حیدری، هادی صمدی و حامد طباطبایی بودند و حدود ۶۵۰ نفر در آن شرکت کردند.
علیرضا منجمی دبیر علمی این دوره آموزشی در خصوص استقبال شرکت کنندگان از مدرسه تابستانه فلسفه پزشکی گفت: استقبال گسترده از فلسفه پزشکی اتفاقی نیست بلکه حاصل تلاش گروهی در راهاندازی المپیاد علمی دانشجویان پزشکی کشور و فعالیتهایی بود که این افراد در پژوهشکده تاریخ و فلسفه علم پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و در کنار آن موزه تاریخ علوم پزشکی و مرکز تحقیقات تاریخ و اخلاق پزشکی و گروه فلسفه علم واحد علوم و تحقیقات در ارائۀ واحدهای آموزشی فلسفه پزشکی و رسالههای دکترا در فلسفه پزشکی و انتشارات مقالات متعدد در ژورنالهایی مثل فلسفه علم یا تاریخ و اخلاق پزشکی صورت گرفت سبب شد کم کم گروه متشکلی حول فلسفه پزشکی در ایران شکل بگیرد. پس از آن بود که حلقۀ فلسفه پزشکی به همت غلامحسین مقدم حیدری، حمیدرضا نمازی و بنده تأسیس شد.
وی افزود: «حلقه فلسفه پزشکی» نهادی علمی متشکل از اساتید، پژوهشگران و دانشجویان رشتههای مختلف است که میکوشد در همکاری با یکدیگر و بهرهگیری از رویکردهای میان رشتهای به تأمل در مسائل پزشکی و سلامت بپردازد. این حلقه تلاش میکند هم در حوزۀ آموزشی و هم در حوزۀ پژوهشی فعالیتهای فلسفه پزشکی در ایران را تحت پوشش قرار دهد. اعضای حلقۀ فلسفه پزشکی بر این باور هستند که فلسفه پزشکی شاخهای مستقل از فلسفه علم است اما برای فهم بسیاری از مفاهیم و چارچوبها در فلسفه پزشکی نیازمند دانستن مفاهیم پایه و مکاتب در فلسفه علم و فلسفه تکنولوژی هستیم.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در خصوص چالشهای این دوره آموزشی توضیح داد: در مدرسه تابستانه فلسفه پزشکی طیف وسیعی از شرکتکنندگان داشتیم از متخصصان بالینی در پزشکی و دندانپزشکی گرفته تا متخصصان رشتههای علوم اجتماعی و انسانی مانند فلسفه علم، روانشناسی، انسانشناسی و جامعهشناسی. با آنکه این طیف وسیع از مخاطبان یک سرمایه برای مدرسه فلسفه پزشکی محسوب میشود و میتواند به گفتگوها و مباحثات این حوزه غنا ببخشد اما به دلیل پسزمینههای مختلف شرکتکنندگان، کار را برای مدرسان دشوار میکرد؛ چون مطالبی که برای گروهی از مخاطبان بدیهی بود برای گروهی دیگر دشوار و غامض بود. چالش دیگر آن بود که از آنجا که این مدرسه مقدماتی بود طیف وسیعی از مطالب ارائه میشد که برخی برای گروهی جذاب بود و برای گروه دیگر جذابیتی نداشت. از سوی دیگر امکان ورود به بحثهای تخصصی نبود و فقط نقش انگیزهدهی و آشنا کردن مخاطبان با مباحث را داشت که قرار است در مدارس آینده تکمیل شود.
وی در پایان گفت: انتظار ما این است که در میان این مخاطبان بسته به حرفه و جایگاه خود، گروهی به سمت پژوهشهای جدی در فلسفه پزشکی کشیده شوند، گروهی دیگر آن را در طبابت و مراقبت از بیمار به کار گیرند، گروه دیگر آن را در آموزش دانشجویان استفاده کنند و گروهی دیگر به و ترویج آن در جامعه بپردازند. به نظر میرسد برای مدارس آینده میتوان برای هر کدام از سه شاخۀ فلسفه پزشکی یعنی فلسفه علوم زیستپزشکی، فلسفه پزشکی بالینی و فلسفه پزشکی اجتماعی مدارس جداگانهای ترتیب داد.
نظر شما