به گزارش خبرگزاری مهر، حزب ندای ایرانیان در پایان هشتمین مجمع عمومی سالیانه خود، با جمعبندی دیدگاهها و مباحث مطرحشده، بیانیهای صادر کرد. متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:
ده سال از تولد حزب ندای ایرانیان میگذرد؛ ده سالی که در کورانِ حوادث، این حزب را از یک ایده به یک جریان، و از یک جریان به یک گفتمان ملی تبدیل کرده است. امروز و در پایان هشتمین مجمع عمومی خود، نه فقط به گذشتهای که پشت سر گذاشتیم، بلکه به افقی که پیش رو داریم مینگریم؛ افقی که امید، اصلاح، و توسعه پایدار ستونهای اصلی آن است.
در چنین مسیری، هشتمین مجمع عمومی حزب ندای ایرانیان، فرصتی بود برای مرور یک دهه کنشگری با هدف بهبود خواهی، تقویت اصلاحات تدریجی و ایجاد وفاق ملی در جهت منافع مردم؛ یک دهه پر فراز و نشیب، که کورانِ حوادثش نه تنها بستر زایندهای برای بلوغ یک حزب بود؛ بلکه، متر و معیار مناسبی برای سنجشِ اعتبار شعارها و آرمانهای ندائی به دست داد که برخی از آنها اکنون بخشی از گفتمانِ غالب فعالان مدنی، و زبانِ رایجِ مطالبات عمومی مردم شده است.
حزب ندا در سال ۱۳۹۳ با رویکرد تعامل و مدارا، اصلاحات گام به گام و توسعه پایدار تأسیس شد. این رویکرد نماینده باور و اراده جوانان اصلاحطلبی بود که قصد داشتند با درس گرفتن از تجربیات تاریخی، در مسیری تعاملگرا و توافق ساز قدم بردارند.
همانگونه که در بیانیه هیئت مؤسسان حزبی آمده بود، قصدِ ندای ایرانیان ایجاد چرخشی گفتمانی در هندسه روابطِ نیروهای مدنی و سیاسی در ایران بود تا جغرافیای سیاست را از «تنش و نزاع» که موجب «تعطیلِ سیاستورزی قانونی و انسداد در فضای سیاسی» میشود، به «گفتگو و افزایش تعاملات فردی و گروهی» دگرگون کند، تا شرایط تکوین یک «حوزه عمومی فعال و پویا» فراهم گردد.
ما باور داشتیم و داریم تعریفِ سیاست بر مبنای «تخاصم» ناخواسته آب به آسیای اقتدارگرایی میریزد و راه فهم سیاست بر محوریّت «تفاهم» را میبندد که نتیجه قهری و محتوم آن چیزی نیست جز به «محاق رفتن آزادی و دموکراسی.» بنابراین حزب ندای ایرانیان با فهمیِ اصلاحطلبانه از سیاست، و با عنایت به تعهدی نقضناشدنی به «منافع ملی» و «حقوق شهروندی» آغاز به کار کرد و در طی یک دهه کوشید ضمن تعاملِ با نظام سیاسی و گفتگو با جناحهای مختلف همسو و غیرهمسو، به واسطه تمامی ابزارهای مدنی و قانونی موجود، صدایِ مردم و پیگیر حقوق و مطالباتشان باشد. کارنامه ده ساله حزب نشان داده است که هیچگاه منافعِ فردی و جناحی را بر حقوقِ مردم و اولویتهای ملی ترجیح ندادهایم و کماکان به آرمانِ لحظه تأسیس و رویکرد و مرامنامه حزب پایبندیم.
برای یک نهاد مدنی ده ساله، بسی مایه تأسف است که میبیند نه تنها بحرانها و ابر چالشهای ایران در این سالها کم نشده، بلکه تشدید و تعمیق نیز شده است. ابر چالشهای اقتصادی و معیشتی و سیاسی و زیستمحیطی داخلی، و تشدید تنشهای منطقهای و بینالمللی، موقعیتِ فعلی ایران را در «وضعیتِ توأمانی و همزمانی بحرانهایِ موازی» قرار داده که شوربختانه تقارنِ این بحرانها موجب شده برآیند نیروهایِ آنها بر یکدیگر تأثیر بگذارد و منجر به تشدید خود به خودی بحرانها گردد. مازوتسوزی و ناترازی برق و آلودگی هوا؛ و یا خشکسالی و فرونشست زمین و اعتراضاتِ آبپایه، میتواند یکی از دهها مثال برای این وضعیت باشد.
شرایطِ تورمی و چالشهای معیشتی، ویترینی است که از جهتی همه این بحرانها را بازنمایی میکند. افزایش چشمگیر نرخ تورم در کالاها و خدمات ضروری، تأثیرات منفی و بلندمدتی بر کیفیتِ زندگی طبقات ضعیف و متوسط کشور به همراه داشته و دارد. این شرایط نه تنها به تشدید نابرابریها منجر شده، بلکه تهدیدی جدی برای پایداری اجتماعی و اقتصادی ایجاد کرده، تا جایی که پتانسیلِ ناآرامیهای اجتماعی را به شدت افزایش داده است. بدیهی است نمیتوان کبکصفت، سر به زیرِ برفِ امروز و فردا کردنها و روزمرگی فروبُرد و این شرایط را به امان روزگار رها کرد. به جِد بر این باوریم که اگر اصلاحات اساسی در سیاستهای اقتصادی و نظامِ حکمرانی کشور انجام نشود و نظام سیاسی تصمیمات سخت اتخاذ نکند، این بحرانهای موازی در کنار تداوم تحریمهای خارجی و سو مدیریتها و ناکارآمدیهای داخلی، ایران را به درون گردابهایی خواهد کشید که شاید رهایی یافتن از آن غیرممکن باشد.
با همۀ این احوال باید توجه داشت که همیشه و هماره «سیاست» و «امید» با یکدیگر گره خوردهاند. هر وضعیتی در درون خود مستعد فرصتهایی است که ممکن است زمینهساز تغییرات شگرف بشود. فضای سیاسی ایران، سال ۱۴۰۳ را در حالی آغاز کرد که قهر بخشهای گستردهای از مردم با صندوقهای رأی به مُنتهای خود رسیده بود تا جایی که در دور دوم انتخابات مجلس تهران، تنها هشت درصد در آن مشارکت کردند. اما وقتی با اتفاقی ناخواسته، انتخابات ریاست جمهوری یک سال زودتر برگزار شد، اگرچه در آغاز، شاهد غلبه گفتارِ تحریمگرایانه بر فضای انتخاباتی بودیم، اما بحمدالله عقلانیتِ سیاسیِ عمومیِ جامعه مزایا و فواید حضور فعالانه در انتخابات را به انفعالِ تحریمگرایی ترجیح داد تا دکتر پزشکیان با گفتمان وفاق به عنوان رئیسجمهور ایران به پاستور برود.
اگرچه لفظ «وفاق» اکنون با گفتمان رئیسجمهور محترم پیوند خورده است، ولی این ادبیات در ده سال گذشته در مواضع و دیدگاههای حزب ندای ایرانیان به آنجا و انواع مختلف تکرار و باز تکرار شده است. از همین رو، حزب ندا نه تنها به اصلِ استراتژی و گفتمان «وفاق» نقدی ندارد، بلکه خود را از مُروّجان، مُبلغان و پیشگامان چنین منش و روشی میداند. با این حال، خوف آن داریم که مفهوم «وفاق» به تقسیم کیک قدرت تقلیل پیدا کند و دولت به جای اِجماع بر سر پیگیری مطالبات مردم و وعدههای انتخاباتیاش در عمل تبدیل به شرکتِ سهامی برندگان و بازندگان انتخابات چهاردهم گردد. ما عمیقاً باور داریم وفاق صرفاً وقتی معنا خواهد داشت که اولاً شکاف بین دولت و ملت ترمیم شود؛ و ثانیاً، دولت تجلی اراده عمومی برای حل مشکلات باشد.
بر این اساس، وفاق ملی باید همراهی قوای سهگانه و نهادهای حاکمیتی برای «صرفاً» حل مسائل و مشکلات مردم باشد. لذا اصرار نمایندگان مجلس، بر برخی مصوبات ناسازگار با مطالبات مردم، نه تنها بر خلاف ایده وفاق است، بلکه در عمل به شکست آن منتهی خواهد شد و این سیگنالِ خطرناک را به جامعه ارسال خواهد کرد که قرار نیست به واسطه صندوق رأی چیزی تغییر کند. از طرفی سماجت و پافشاری برخی نمایندگان مجلس برای حفظ مدیران نالایق دولت قبل و یا انتصاب مدیرانی ناشایست، افکار عمومی را بیش از پیش سرخورده و ناامید خواهد کرد و همین روزنههای امید و شادابی در کشور را مسدود خواهد کرد. در این خصوص ضمن اینکه از وزرا و مقامات عالی دولت میخواهیم تسلیم فشارهای باندی، قومی، طایفهای و سیاسی نمایندگان مجلس در عزل و نصبها نشوند، هشدار میدهیم جلوههای ناامید سازی مردم را از هماکنون مشاهده میکنیم و بیم آن داریم انتصابات دور از انتظار و عدم ارائه دستاورد مناسب در یک سال آینده به ناامیدی شمار قابلتوجهی از شهروندان خواستار تغییر و بهبود منجر شده و صندوق رأی را از کانون توجه شهروندان، تحولخواه خارج کند. در این شرایط شک نداریم ناامید کردن مردم از صندوق رأی، از یکسو موجب تضعیف جمهوریتِ نظام را فراهم میکند، و از سویی دیگر، در این شرایطِ خطیرِ منطقهای دشمنان ایران را به تداوم اقداماتِ خصمانهشان گستاختر میکند.
دشمنان ایران و اسلام، در ماههای گذشته، عداوت و سبعیت را به اوج خود رساندند و در خیال خامشان کوشیدند تا امنیت ایران را به مخاطره اندازند و خاک مقدس کشورمان را مورد تجاوز قرار بدهند. ولی به لطف مجاهداتهای شیر مردان ارتش و سپاه پاسداران، و به لطف توان موشکی کشور، که میراث گرانقدر سربازانِ بیادعایی همچون شهید تهرانیمقدم است، دشمنان ایران و در رأس آنها، اسرائیل و آمریکا، مبهوتِ قدرتنمایی نظامی کشور شدند و خطای محاسباتی خود را دریافتند. حزب ندای ایرانیان ضمن گرامیداشت یاد و خاطره شهدای عزیز این درگیریهای نظامی، و با تأکید بر حفظ امنیت کشور و پاسخگویی مقتدرانه به هرگونه تجاوز خارجی، درعینحال بر ضرورت یافتن راهحلهای دیپلماتیک نیز تأکید دارد و اقداماتِ توأمانِ «دیپلماسی و میدان» را کلید مهارِ تهدیدات منطقهای و بینالمللی علیه ایران میداند. ایران تمامِ سهمِ ما از دنیاست که برای حفظِ آن، ما نوادگانِ کاوه و همنسلانِ همّت، با وضویِ غیرت و عشق، نمازهایِ خون در خونینشهرها خواندهایم؛ در این مسیر صعب، سر دادهایم؛ اما خاک نه!
تحولات داخلی و منطقهای و بینالمللی، در تمامی ابعاد آن، از تغییرات زیست محیطیِ مانند گرمایش زمین تا تغییرات جامعهشناختی و گُذارهای بینانسلی، و حتی تغییرات فناورانهای مانند ظهور رمزارزها که حاکمیتِ کلاسیکها دولتها را به چالش کشیدهاند نشان میدهد که دنیای امروز به نسبت یک دهه گذشته تغییرات ساختاری قابلتوجهی داشته است. این تغییرات و تحولات ضرورتِ «پوستاندازی» احزاب و جریانهای سیاسی و نظام مدیریتی کشور را ایجاب میکند. ندا پیش از این از چنین ضرورتی سخن گفته بود. اکنون این مهم نیز میتواند یکی از اضلاع گفتمان وفاق باشد و توسط دولت و نظام و همه فعالان سیاسی دنبال شود. با عنایت به این حدیث نبوی که فرمود «حَاسِبُوا أَنْفُسَکُمْ قَبْلَ أَنْ تُحَاسَبُوا» باید گفت که «تغییر کنیم قبل از آنکه تغییر بر ما تحمیل شود!»
اکنون که دولت پزشکیان یکصد روز نخست خود عمر را سپری کرده و بر مصادر امور مستقر شده، یادآوری این نکته بیوجه نیست که ندا اولین حزبی بود که در اولین روزهای کاندیداتوری و در آن شرایط یاسآور، شجاعانه از دکتر پزشکیان حمایت کرد، اما در همان بیانیه حمایت نیز متذکر شد که حمایتِ ما مشروط و صرفاً تا آنجایی باقی است که شاهد پیگیری شعارها و وعدههای انتخاباتی به نفع مردم باشیم. بنابراین به تأسی از امیرالمومنین (ع) و به تبعیت از همان نهجالبلاغهای که بر زبان و گفتار دکتر پزشکیان جاری است، تأکید میکنیم که در این مسیری که دست یاری دادهایم حتماً تا پایان «الْوَفَاءُ بِالْبَیْعَت» خواهیم داشت، اما «النَّصِیحَةُ فِی الْمَشْهَدِ وَ الْمَغِیب» را فراموش نمیکنیم؛ و از همین رو «متحد و منتقد» دولت خواهیم ماند. معیار ما برای این «وفاداری در عین انتقادگری» چیزی نیست جز حرکت دولت در مسیر «توسعۀ پایدار» و حل مشکلات مردم و بحرانهای ایران.
با توجه به نکات فوقالذکر و توصیفها و تبیینهایی که ارائه شد، حزب ندای ایرانیان موارد زیر را برای بهبود وضعیت کشور پیشنهاد میکند:
۱- ازآنجاییکه بحرانهای ایران بهقدری پیچیده و متداخل شده که حتی خوشبینترین تحلیلگران نیز قادر به ترسیم افقی روشن و امیدوارکننده برای آینده جامعه ایرانی نیستند، لذا ضرورت بازنگری اساسی در نظام حکمرانی و اتخاذ رویکردهایی نوین و تجدیدنظر در راهبردهای کلان باید مدنظر قرار بگیرد.
۲- حزب ندای ایرانیان از دولت چهاردهم میخواهد که با نگاهی عمیق و راهبردی به مشکلات بنیادی جامعه، بهویژه در زمینه تبعیضهای ساختاری، محرومیتهای اقتصادی و اجتماعی و حذف گروههای مختلف توجه کند. غفلت از این مسائل میتواند به تضعیف انسجام اجتماعی و افزایش نابرابریها منتهی شود.
۳- ما اصلیترین بحران کشور را «تعطیلِ توسعه» و تداوم سیاستگذاری «روزمرهگرا» میدانیم. از همین رو، خواهان آنیم تا کشور به ریل توسعه بازگردد و دولت باید بهجای تمرکز صِرف بر امور جاری، تنظیمگری و برنامهریزی برای توسعه را نیز در دستور کار قرار بدهد. برای این منظور در کنار تقویت مشارکت مردمی، تضمین حاکمیت قانون و اصول حکمرانی خوب، باید به افزایش تعاملات مؤثر و همکاریهای منطقهای، فرامنطقهای و بینالمللی نیز توجه نشان داد.
کنگره هشتم حزب ندای ایرانیان، و مراسم دهمین سالگرد تأسیس حزب، فرصتی بود تا به تأملی نقادانه در کنشگری یک دههای نداییمان بپردازیم و با خود-انتقادگری و توجه به نقدهای مشفقانه دوستان، و حتی التفات به نقدهای تند و گاه غیرمنصفانه رقبا، ضمن بازخوانی منتقدانه گذشته، به طرحریزی خلاقانه آینده، با توجه به مقتضیات و امکانات، بپردازیم. به همین منظور، حزب ندا رویکرد کوتاهمدت (یک سال آینده) خود را اینگونه ترسیم میکند:
۱- ندای ایرانیان، ندای مردم بود و خواهد ماند، و مطالبهگرانه تحقق شعار «تعامل و مدارا، اصلاحات گام به گام و توسعه پایدار» را همچنان پیگیری خواهد کرد.
۲- حزب ندای ایرانیان با تأکید بر توانمندیهای جوانان متخصص و متعهد ایرانی، خواهان ایجاد تحولی بنیادین در نظام حکمرانی کشور است و برای برون رفت از شرایط فعلی، و حرکت به سمت توسعۀ پایدار، این تحول را در گفتگو با نخبگان و ارکان قدرت در ایران دنبال خواهد کرد.
۳- ما متعهد به نظارت مستمر و نقادانه بر اقدامات سیاستگذاران و مسئولان اجرایی کشور هستیم و بر این باوریم که دفاع از حقوق شهروندان و تحقق منافع ملی، نیازمند بازنگری در سیاستها و اصلاح فرآیندهای حکمرانی است.
۴- به عنوان یکی از ارکان پیشرفت، و برای بهبود وضعیت مردم بویژه اقشار فرودست، ارتقا عدالت اجتماعی را با تمام توان خود دنبال خواهیم
کرد .۵- همواره در کنار مردم خواهیم بود و تا سر حد توان از حقوق ملت و منافع ملی ایران عزیز دفاع خواهیم کرد.
۶- همزمان با آغاز یازدهمین سال فعالیت حزبی، اعضای ندای ایرانیان بار دیگر با آرمانهای این حزب و رویکرد اصلاح طلبانهاش و مهمتر از همه با مردم و تعهد به پیگیری مطالبات آنها، تجدید بیعت خواهند کرد.
۷- ندای ایرانیان، حزب امید و تحول است؛ صدایی که از قلب جوانان این سرزمین برمیخیزد و به آیندهای روشنتر برای ایران میاندیشد. ما وفاق ملی را هدف و مقصود غایی نمیدانیم، بلکه معتقدیم وفاق ملی چراغ راه سیاستورزی امروز ماست؛ چراغی که مسیر تعامل، تفاهم و پیشرفت را برای ایران عزیز هموار میسازد. در این راستا میکوشیم از روشنایی این چراغ مراقبت و صیانت کنیم.
۸- حدود شش ماه تا برگزاری انتخابات شوراهای شهر و روستا زمان باقی است. بر این باوریم، صندوق رأی، سنگ بنای جمهوریت است. با هر رأی، سرنوشت خود و آینده فرزندانمان رقم میخورد و ناامیدی از این مسیر، تنها به سود آنان است که منافع ملت را قربانی میکنند. حزب ندای ایرانیان در ماههای پیش رو خواهد کوشید با حضور فعالانه، شایستهترین کاندیداها را شناسایی کرده و با قوت و قدرت در انتخابات شورای شهر حضور مؤثر داشته باشد. در این مسیر، دست یاری به سوی همه متخصصین شهری و دلسوزان کشور دراز میکنیم.
۹- حزب ندای ایرانیان برای برگزاری گفت-و-گوهایی در سطح ملی، میان نخبگان و جریانهای سیاسی در جهت حل بحرانهای اساسی ایران اعلام آمادگی میکند.
۱۰- بر اساس اصول دینی و مسئولیتهای حزبیمان، «امربهمعروف» حزبی را ارائه پیشنهادهای سازنده به دولت، و نقد بیپرده دولت را «نهی از منکرِ» حزبی دانسته و آن را «تکلیفِ شرعی» در عرصه «امور عمومی» میدانیم.
در پایان ضمن تشکر از همه کسانی که در این راه پر خار و خطرِ تحزب و کنش سیاسی، در یک دهه گذشته، به هر نحویی از آنجا کنار حزب ندا بودهاند، اعمِّ از مؤسسان، اعضای اصلی در سطوح مختلف، و هواداران؛ سزا است تا به یاد داشته باشیم «ندا» چیزی نیست جز اجتماع همدلانه همه شما عزیزان؛ همه شما دختران و پسران، زنان و مردان ایرانی که به عشق این آب و خاک، و از برای آبادانی و سربلندی آن، روز و شب میکوشید.
ایران، وطن ما، به عشق و اراده فرزندان خود برای سربلندی و آزادی تکیه دارد. جاوید باد ایران عزیز!
نظر شما