به گزارش خبرنگار مهر، آذر ماه ۱۴۰۳ است، دولت سیزدهم ناتمام مانده اما مردم هنوز آثار و برکات خدمات شهید جمهور، شهید سید ابراهیم رئیسی را در جای جای زندگی خود به طور ملموس احساس میکنند. در شتاب و هیاهوی اتفاقهای اخیر و تحولات منطقه همچنان یاد شهید رئیسی در خاطر مردم ایران زنده و پابرجاست، برای بررسی ابعاد شخصیتی و سیره آن شهید بزرگوار گفتگویی داشتهایم با محسن منصوری معاون اجرایی دولت سیزدهم که بخش نخست آن را در ادامه میخوانید.
از سابقه آشناییتان با شهید رئیسی بگویید، ارتباط کاری شما از چه زمانی آغاز شد و آیا پیش از آن با رئیس جمهور شهید ارتباط داشتید یا خیر؟
من از دوره فعالیتهای دانشجوییم، ارتباطات دورهای با شهید رئیسی داشتم؛ آن زمان شهید رئیسی در دستگاه قضائی مشغول بود اما ارتباط کاری ما از وقتی که به عنوان تولیت آستان قدس رضوی منصوب شد، آغاز شد. بلافاصله در بدو ورود جمعی از فعالان فرهنگی و اجتماعی را برای رسیدگی به محرومین که از دغدغههای اساسی خودش بود؛ دعوت به همکاری کرد. با جلسات همفکری دو ساختار برای رسیدگی به امور محرومین و فعالیتهای اجتماعی در آستان قدس، تأسیس شد. آستان قدس رضوی قبل از تولیت شهید رئیسی ساختار فرهنگی و تا حدودی اقتصادی داشت که با حضور تولیت جدید بال اجتماعی نیز به آن افزوده شد. رسیدگی به محرومین دغدغه همیشگی شهید رئیسی بود نه فقط در آستان قدس بلکه در قوه قضائیه و به طور گستردهتر در دولت، ظهور و بروز داشت.
از من در آستان قدس دعوت به همکاری کرد، برای رسیدگی به امور محرومین و فعالیتهای اجتماعی ۲ ساختار در این مجموعه تعریف شد، معاونت محرومیت زدایی آستان قدس رضوی همینطور بنیاد کرامت رضوی به شکل مجموعه مستقل اما متصل به آستان وزیر نظر تولیت آنجا با مأموریت اجتماعی و استفاده از ظرفیتهای مردمی، بسیج گروههای جهادی و فعالین فرهنگی برای رفع نیاز مردم ایجاد شد. این اتفاقها در حدود ۱۰ سال قبل رخ داده، زمانی که شهید رئیسی میخواست ساختار آستان قدس را مردمی کند. در واقع با اتصال آستان قدس به ظرفیتهای مردمی قصد داشت تا مشکلات مردم را به نام مبارک حضرت رضا برطرف کند. اینطور آستان قدس در مسائلی همچون سیل و زلزله و اربعین خدمات متنوعی را ارائه داد.
سیاستگذاری آقای رئیسی باعث شد ظرف یک یا دو سال بیش از ۱۰۰ هزار نفر خادم یار به دستگاه حضرت رضا علیه السلام متصل شوند تا از وقت، دانش و سرمایه خود برای حل مشکلات مردم و به نام حضرت رضا علیه السلام وقف کنند. به نظرم این یکی از طراحیهای منحصر به فرد شهید رئیسی بود
جریان خادم یاری از جمله کارهای ویژهای بود که در آن دوره در آستان قدس رضوی انجام شد، پیش از حضور آقای رئیسی در آستان قدس خدمت و خادم در دیوارهای حرم تعریف میشد. به این معنی که تعدادی از افراد با لباس رسمی خادمی به زائرین حضرت رضا خدمات میدادند. نگاه آیت الله رئیسی به دستگاه امام رضا یک نگاه بینالمللی بود، نظر این بود که در هر جای دنیا، منطقه و کشور اگر کسی بخواهد به نام مبارک امام رضا علیه السلام خدمتی به مردم و محرومین ارائه کند، این امکان را فراهم کنیم که او خادم یار امام رضا باشد، به طور مثال در یکی از روستاهای ایلام معلمی قصد دارد دو ساعت، علم خودش را وقف و نذر امام رضا بکند، بیا پزشکی بخواهد در روستاهای جنوب سیستان و بلوچستان و یا کرمان روزی را و ساعات مشخصی را به طبابت رایگان به نام حضرت رضا اختصاص دهد، این سیاستگذاری آقای رئیسی باعث شد ظرف یک یا دو سال بیش از ۱۰۰ هزار نفر خادم یار به دستگاه حضرت رضا علیه السلام متصل شوند تا از وقت، دانش و سرمایه خود برای حل مشکلات مردم و به نام حضرت رضا علیه السلام وقف کنند. به نظرم این یکی از طراحیهای منحصر به فرد شهید رئیسی بود. شهید سعه وجودی داشت. در هر کجا که قرار میگرفت کار را توسعه میداد منشأ اثر میشد، میتوانید قبل و بعد از مجموعههایی که شهید رئیسی مستقر شده است را با هم مقایسه کنید. آستان قدس، قوه قضائیه، دولت و هر مجموعه دیگری که پیش از آن حضور داشتند. این عنایت خداوند به او بود که منشأ تحول اساسی واقع شد، اینها به سلوک شخصی، وسعت نظر، عمل و آداب مدیریتی شهید مربوط میشود.
نگاه به محرومین در دولت چگونه بروز و ظهور پیدا کرد؟
آقای رئیسی تقریباً همه امکانات دولت را به نفع محرومین بسیج و سازماندهی کرد، یک مسئول وقتی در جایگاه تصمیمگیری قرار میگیرد معمولاً بین دوگانهها و یا چندگانهها باید تصمیمگیری کند، گاهی اتخاذ تصمیم دشوار است، گاهی باید میان منافع توده مردم و یا سود افرادی خاص تصمیمگیری شود که عموماً فشار آن افراد خاص سنگین و مؤثر است چرا که آنها ارتباطات گسترده دارند، ما ندیدیم آقای رئیسی جایی به نفع خواص که به دنبال بهرهبرداری منافع خود بودند، تصمیم بگیرد؛ تمام تصمیمهای شخص آیت الله رئیسی به نفع توده مردم، نفع آحاد جامعه و به نفع محرومین اتخاذ میشد. مصادیق متعددی نیز دارد، مانند افزایش یارانهها، اینطور سطح درآمد دهکهای کم برخوردار جامعه جهش جدی پیدا کرد. بسیاری از قوانین و مقرراتی که سالها بر زمین مانده بود مثلاً در حوزه معلمان در دولت شهید رئیسی اجرایی شد مانند رتبهبندی معلمان که بار سنگین مالی برای دولت ایجاد کرد، این طرح ۵۰ هزار میلیارد تومان بار مالی داشت.
خیلی از افراد صاحب حساب و کتاب در برنامه و بودجه تأمین این میزان اعتبار را برای مجموعه دولت کار مشکلی میدانستند. آقای رئیسی محکم ایستاد و گفت باید این کار انجام شود. همینطور اعتبارات عمرانی و سهم استانهای محروم را افزایش داد. سفرهای استانی رئیس جمهور شهید نیز گام مهمی برای محرومیت زدایی بود، یعنی وقتی به محرومترین مناطق میرفتیم، برایشان اعتبار اختصاص میدادیم و یا در حوزه دسترسیها و راههای کریدوری، نظیر راه آهن زیرساختها را راهم میکردیم تا برای مردم محروم همان استانها، مفید باشد.
این مواردی که میگوئید پیشنهادهای شخص آقای رئیسی بود و یا در برنامهریزیهای سفرهای استانی، پیش بینی میشد؟
توانمندیهای آقای رئیسی به لحاظ ذهنی و جسمی منحصر به فرد بود، ما ندیدیم او خسته شود، اینها لطف خدا به ایشان و اتصالات معنوی بود که او در خود تعمیق داده بود که البته این بخش از شخصیت او مغفول مانده است. البته ما برای طراحی سفرهای استانی ساز و کار همچنین کارشناسان مستقل داشتیم؛ اینطور نبود که سفرهای استانی بخشی از کارهای دولت را مختل کند، هرچند که بخشی از مأموریت اعضای دولت کارهایی بود که در سفرهای استانی پیش میبردند، وزرا و رؤسای سازمانها لازم بود به مسائل استانها مطابق مأموریتهای ذاتی خود، رسیدگی کنند.
ممکن است برخی بگویند برای اجرای مصوبات سفرهای استانی منابع و اعتبارات وجود ندارد، میگویم که اعتبارات سفرها با جزئیات لحاظ شده است، رئیس سازمان برنامه و بودجه همینطور معاون اول رئیس جمهور ذیل این مصوبات را تک به تک امضا کردهاند، مثل آنکه میخواستند در یک منطقهای مدرسه بسازند و منابع آن را بر اساس ردیفهای پیش بینی شده در بودجه سنواتی در نظر گرفتهاند. اینطور در سفرهای استانی پروژههای عمرانی تعریف میکردیم
پیشنهاد برنامههای سفرهای استانی از سوی معاونت اجرایی به رئیس جمهور ارائه، بعد از آن به اجرا گذاشته میشد. به عنوان مثال تصمیم میگرفتیم یک ماه بعد به استان سیستان و بلوچستان سفر کنیم؛ گروهی از کارشناسان معاونت اجرایی ریاست جمهوری به استان سیستان و بلوچستان رفته و با کارشناسان بخشهای مختلف این استان تشکیل جلسه میدادند، مجموعه نیازهای استان و پروژههای مرتبط با آن استان را احصاء میکردند. فهرستی تهیه میشد که در آن به ترتیب اولویت پیشنهادهایی به ریاست جمهوری ارائه میشد. تک تک این ایدهها مورد بحث و بررسی قرار میگرفت به طور مثال ممکن بود نیاز یک استان ۱۰۰ هزار میلیارد تومان باشد، این بسیار بیشتر از ظرفیت منابع مالی ما بود. در جلسات کارشناسی ین اعتبارها محدود شده و برایش حد زده میشد. سپس از استان پیشنهادهایی ارائه میشد. همانها ابتدا در یک مرحله کارشناسی میشد و در مرحله دوم تک تک پروژهها با مشورت دستگاههای مربوطه ارزیابی میشد و این بررسیهای نهایی شده در نهایت در جلسه دولت و به ریاست آقای مخبر برای تک تک این پروژهها تصمیم میگرفتیم. در نهایت هم این تصمیمها به تأیید آقای رئیس جمهور میرسید.
ممکن است برخی بگویند برای اجرای مصوبات سفرهای استانی منابع و اعتبارات وجود ندارد، میگویم که اعتبارات سفرها با جزئیات لحاظ شده است، رئیس سازمان برنامه و بودجه همینطور معاون اول رئیس جمهور ذیل این مصوبات را تک به تک امضا کردهاند، مثل آنکه میخواستند در یک منطقهای مدرسه بسازند و منابع آن را بر اساس ردیفهای پیش بینی شده در بودجه سنواتی در نظر گرفتهاند. اینطور در سفرهای استانی پروژههای عمرانی تعریف میکردیم، همینطور برای حوزههای اقتصاد، فرهنگ و دیگر زمینههای مورد نیاز در استانها کارها را پیش میبردیم. طبیعی است که منابع آن را تدارک میدیدیم. زمان سفرهای استانی عموماً پنجشنبه و جمعه بود تا کمترین آسیب به کارهای اداری بسیاری از مدیرها وارد شود. رهبری هم فرمودند که این کارها نگین درخشان دولت شهید رئیسی است. اینها ابعاد اقتصادی و اجرایی سفر محسوب میشود که در دل هر سفر برکات و اتفاقات ممتاز دیگری رخ میداد که چه بسا آنها اصل سفرهای استانی محسوب میشد؛ مانند دیدارهای چهره به چهره با مردم و نشست و برخاست اقشار مختلف و رسیدگی از نزدیک به مسائل آنها، شهید رئیسی یک مدیر راست قامت در میدان اجرا بود که در این عرصه علمداری کم سابقهای انجام داد. اساساً رئیس جمهور شهید طراز ریاست جمهوری را ارتقا داد. تبلور آن نیز در ارتباط گسترده با مردم بود.
حضرت آقا راجع به تلاش مضاعف و مجاهدتهای شهید رئیسی سخن گفته بودند، اینطور که به رئیس جمهور توصیه کرده بودند که استراحت کند، ممکن است این حجم از کار کردن مشکلاتی به وجود آورد. مصادیق تلاش ویژه و کار جهادی رئیس جمهور چه بود؟
آقای رئیسی فردی بود که در کار تمام نمیشد، به هیچ وجه خستگی نمیشناخت این موضوع به ویژگیهای شخصی، مدیریتی او برمیگردد. شهید رئیسی به کار خالصانه برای مردم اعتقاد داشت و به خدا و ائمه توسل میجست؛ اینها در کنار دغدغههایی که برای رفع مشکلات مردم داشت؛ از او چهرهای بینظیر ساخته بود. خاطرم هست که شهید رئیسی برای مسائل مختلف ساعت یک بامداد نیز با من تماس تلفنی داشت، حتی ۳ صبح و یا ۵ صبح نیز ایشان با من تماس گرفته بود. بسیاری از مواقع برای ما جای طرح این سوال بود که رئیس جمهور چه زمانی استراحت میکند. یک بار شهید رئیسی بعد از ساعت ۳ نیمه شب با من تماس گرفت، حدود ۲۰ دقیقه نیز مکالمه ما به طول انجامید. موضوع سیل فیروزکوه بود، گزارش مفصلی دریافت کرد، لازم بود دستوراتی رئیس جمهور صادر میکرد، از من پرسید لازم هست خودم حضور داشته باشم، من گفتم خسارتها به گونهای نیست که در سطح رئیس جمهور در صحنه حاضر شود. میتوانیم با امکانات محلی و استانی موضوع را مرتفع کنیم، آن زمان استاندار تهران بودم. لازم است بگویم که استان تهران از بسیاری از جهات امکانات خوبی در اختیار دارد و همه شهرداریها در موضوع سیل، پای کار آمدند. مکالمه من و رئیس جمهور تمام شد و صبح همان روز از تیم حفاظت ایشان اعلام کردند که رئیس جمهور میخواهد از مناطق سیل زده بازدید کند. به رئیس جمهور گفتم به شما گزارش ارائه کردهام و بیان کرد که دلش آرام نگرفته است، ما چنین رئیس جمهوری داشتیم که برای حل مسئله مردم بیتاب بود. آقای رئیسی واقعاً برای مردم و به نفع محرومین میجوشید.
آقای رئیسی معمولاً روز خود را قبل از نماز صبح آغاز میکرد، حتی از همان ساعات پس از نماز صبح اخبار را رصد میکرد، شاید حتی ایشان در رصد اخبار گاهی اشراف بیشتری نسبت به شورای اطلاعرسانی دولت داشت. معمولاً بعد از نماز صبح اخبار را رصد میکرد. خاطرهای که تعریف کردم برای خودم درسآموز بود که کسی تا ۳ صبح پیگیر موضوع سیل باشد و صبح هم در میدان بیاید و دلش طاقت نداشته باشد و آرام نگیرد که نیاید؛ در همین اواخر باید به اتفاق رئیس جمهور به استان گیلان میرفتیم تا تونل رودبار منجیل را افتتاح کنیم. حوالی ساعت ۵ صبح ایشان با من تماس گرفت و اعلام کرد مشکلی پیش آمده و نمیتواند در این سفر حضور یابد، توصیه کرد که چه اقدامهایی انجام دهیم. میخواهم راجع به میزان آمادگی، حضور و حضور یک مسئول برای رفع مشکلات مردم بگویم. واقعاً آقای رئیسی برای خدمت به مردم ساعت نمیشناخت. او در این راه شبانه روز نمیشناخت.
با این توصیفاتی که داشتید بفرمائید یک روز کاری رئیس جمهور شهید چطور سپری میشد؟
رئیسی فعالیت کاری خود را واقعاً از صبح علیالطلوع شروع میکرد، اساساً قوام شخصیتی آقای رئیسی و بخش زیادی از استحکام شخصی ایشان، به خاطر مراقبتهایی بود که انجام میداد، دلبستگی شهید رئیسی به دستگاه اهل بیت فوقالعاده بود، ارتباطی که با حضرت رضا علیه السلام برقرار کرده بود به ویژه زمانی که تولیت آستان قدس رضوی را بر عهده داشت، ارتباطی خاص و منحصر به فرد بود. واقعاً مزدش را از حضرت رضا گرفت. در سختترین شرایط آقای رئیسی متوسل به دستگاه اهل بیت علیهم السلام بود، هفتهای را ندیدیم که در زندگی شهید رئیسی بگذرد و دعای توسل سهشنبههای ایشان، ترک شود. یعنی بدون استثنا هر سه شنبه بعد از نماز مغرب و عشاء در دفتر کارش با حضور معمولاً خانواده خودش و چند تن از مدیران نزدیک که ستاد دولت ایشان بودند، دعای توسل برگزار میشد و قطع هم نمیشد. معمولاً افراد وقتی درگیر امور اجرایی میشوند این مباحث را فراموش میکنند، توجه شهید رئیسی به مسئله نماز ویژه بود، ماهی نمیگذشت الا اینکه به سنت حسنه خودش که شنبههای ماه قمری همواره روضه میگرفت و عامل بود، این برنامهها رو یک فرد عادی اجرا نمیکرد بلکه یک رئیس جمهور در کنار همه دغدغهها و مسائلی که دارد، نماز شب و توسلاتش برقرار بود و اینها در سیاق شخصی یک مدیر بسیار اثرگذار است.
به برکت این توسلات و توجهات جنس ولایت پذیری آقای رئیسی نسبت به حضرت آقا، ویژه و ممتاز بود. شاید ایشان بهترین روزهای کاری خودش را روزی میدانست که باید خدمت آقا مشرف شود. جلساتی که دوشنبهها به صورت مستمر رؤسای جمهور با رهبری دارند. شاید نتوان در این مجال جزئیات مسائل را بحث کرد، شهید رئیسی به عنوان یک فرصت به این جلسه نگاه میکرد و خیلی از مسائل مهم کشور را در این جلسات حل و فصل میکردند.
از ارتباط آقای رئیسی و رهبر انقلاب بفرمائید.
آقای رئیسی خودش این را بیان میکرد، من سرباز حضرت آقا هستم و شاید این وجه تمایز آقای رئیسی با دیگر رؤسای جمهور این بود که این مسئله را مومنانه میگفت و معتقد و عامل به موضوع بود. از حضرت آقا برای حل بسیاری از مسائل کشور هزینه نمیکرد. گاهی اوقات میدیدیم که آقای رئیسی دوشنبه از جلسه باز میگردد و نکتهای را مطرح میکند و روی آن میایستد و تاکید دارد و ممکن بود بعدها در جایی اشاره کند که کسب تکلیفی از رهبری داشته و یا راهنمای ایشان بوده است. از ویژگیهای شهید رئیسی این بود که نسبت به حضرت آقا تعهد ویژهای داشت. نه آنکه فرمایشات رهبری بخواهد به مرحله گفتار برسد. اگر احساس میکرد نسبت به مسئله نظر رهبری به هر صورت مثبت نیست، طبیعتاً آن مسئله را کنار میگذاشت. اگر احساس میکرد رهبری نسبت به اجرای مسئلهای تمایل دارند، حتماً پیش از آنکه حضرت آقا بیان کنند، موضوع را اجرا میکرد.
در خیلی از مسائل که موضوعات اختلافی کشور بود، گاهی اوقات جوانترهای دولت به شهید رئیسی فشار وارد میکردند که رئیس جمهور پاسخ بگوید. مثلاً رئیس یکی از قوا مطلبی را مطرح کرده است که شاید درست نبوده، ناحق است و ما پاسخی برایش داریم، ایشان میگفتند نظر آقا این است که کشور در آرامش باشد. گاهی اوقات این صبر و آرامش کار بسیار سختی بود
در خیلی از مسائل که موضوعات اختلافی کشور بود، گاهی اوقات جوانترهای دولت به شهید رئیسی فشار وارد میکردند که رئیس جمهور پاسخ بگوید. مثلاً رئیس یکی از قوا مطلبی را مطرح کرده است که شاید درست نبوده، ناحق است و ما پاسخی برایش داریم، ایشان میگفتند نظر آقا این است که کشور در آرامش باشد. گاهی اوقات این صبر و آرامش کار بسیار سختی بود. گاهی میدیدیم حرفی نادرست است و میخواستیم پاسخ دهیم اما آقای رئیسی اجازه نمیداد هم خودش صبوری میکرد و میگفت کشور باید در آرامش اداره شود. وقار و متانت دولت آقای رئیسی و خودش به نظرم یک دستاورد بزرگ در اداره کشور و حکمرانی است. ما در کشورمان ایام و دوران را دیدهایم که مدام درگیر منازعات سیاسی بودیم، آقای رئیسی انصافاً به این مسائل متعهد بود. یک بار در موضوع معاونت سیاسی وزارت کشور مطلبی را در سالن اجلاس سران گفتم که شاید از آن برداشت اختلاف دو قوه اطلاق میشد اما من چنین نظری نداشتم، آقای رئیسی بلافاصله به من تذکر داد. به من گفت حرفت درست بوده، اما نباید این را از تریبون میگفتی. کلان مصلحت کشور ایجاب نمیکرد که این مطلب را علنی بگویی. موارد متعددی را داشتیم از این شکل و شهید رئیسی با اطرافیان خودش بعضاً سختگیرانهتر برخورد میکرد. با جزئیات مسائل ایشان را پیگیری میکرد.
شما در زندگی شخصی و خانواده شهید رئیسی بگردید همینطور در اطرافیانش و مدیران نزدیکش، یک لکه سیاه پیدا نمیشود. در رسیدگی به مسائل اطرافیانش بدون ملاحظه و مماشات برخورد میکرد. دستورهایی که صادر میکرد نیز شفاف، قاطع و صریح بود. ما دیده بودیم که در دورههای مختلفی برادر و داماد یک شخصیت دچار آفت میشود. خانواده و رئیس دفتر و یا معاونین و غیره اما اگر خود مسئول مراقبت و نظارت کند، جایی که احساس کرد وزیر، معاون و رئیس سازمانی به هر دلیلی دچار تقصیری شده است، خودش وارد مسئله شد، برخورد و رسیدگی کرد، قطعاً بخشی از این مسائل حل و فصل میشد.
نظر شما