خبرگزاری مهر – گروهاستانها- مریم یاوری: در دنیای پرهیاهوی نوجوانی، علی آقا همه آرزوهای بزرگ و رویاهایش را در مستطیل سبز چیده بود، قرار گرفتن در بین بازیکنان تیمهای مهم کشوری تا لژیونر شدن در تیمهای اروپایی، برای تحقق هدفش از هیچ چیز دریغ نمیکرد و شاید ساعتها در سرما و گرما توپ به پا، فوتبال بازی میکرد تا هر لحظه به هدفش نزدیکتر شود، علی آقا در همان زمین خاکیهای اطراف خانهشان بسیار خوش میدرخشید و برای یارگیری در مسابقات بر سر انتخابش دعوا بود.
این نوجوان چمگردانی که در آستانه سن بلوغ و ۱۸ سالگی بود، درگیر اتفاقی ناگوار میشود که هر چند دوست ندارد کم و کیف آن را توضیح دهد، اما این اتفاق را غیر منتظره و سرآغازی برای تغییر رویاهایش میداند.
حجتالاسلام علی هاشمی که در بین عموم مردم جامعه به «حاج آقا برگردان» معروف است، این روزها به عنوان مُبلّغی محبوب، دوست داشتنی و خدمتگزار مردم شهره شده و بسیارند کسانی که برای گره گشایی از مشکلاتشان به وی مراجعه میکنند.
این مبلغ دینی زاده سوم شهریور ماه سال ۶۴ در شهر چمگردان است، هر چند تنها چهار دهه از زندگیاش را سپری کرده اما کولهبار تجربیاتش آنچنان زیاد است که میتواند راه را برای هر خوانندهای نشان دهد.
حجتالاسلام هاشمی که دارای یک خواهر و برادر است در خانوادهای کشاورز به دنیا آمده و به امور روزمره و آرزوهای خودش جامه عمل پوشانده است.
او که مرگ پسر عمویش را آغازی برای تحولات ذهنی و درونیاش میداند به خبرنگار مهر میگوید: «تا قبل از ۱۸ سالگی همه رؤیا و زندگیام فوتبال بود، عکسهای زیادی از آن دوران دارم با چهرهای گندمی و موهای فرفری همیشه در کوچه و خیابان فوتبال بازی میکردم، رشته تحصیلیام در دبیرستان ریاضی فیزیک بود، شب امتحانی بودم و عمیق درس نمیخواندم اما مخم کار میکرد، در واقع اگر میخواستم چیزی را به دست بیاورم یا یاد بگیرم به راحتی برایم مقدور بود. چه در فوتبال چه گذران جوانی و نوجوانی و چه درس خواندن همواره سعی کردم برترین باشم.»
حجتالاسلام هاشمی ادامه میدهد: «زمانی که تحت تأثیر مرگ پسر عمویم قرار گرفتم و تحولی درون من ایجاد شد، کمتر دوستانم مرا باور میکردند، اما من راه خود را ادامه دادم، عضو بسیج محله شدم، به مسجد رفتم و با حمایت مادرم که بانویی بسیار مؤمن است راهی حوزه علمیه شدم و این آغازی بود بر وارد شدن به دنیای زیبا و پر فراز و نشیب طلبگیام و با معنویت گره خوردم؛ یک سال مدرسه علمیه جامعة الامام المنتظر (عج) نجف آباد، یک سال مدرسه امام خمینی زرین شهر و حدود سه سال در مدرسه علمیه رکن الملک اصفهان و سه سال دیگر نیز در مدرسه اباصالح اصفهان به تحصیل علم مشغول بودم.»
او ادامه میدهد: «من در دوران آموزش، در برخی از مساجد به عنوان امام جماعت نیز حضور مییافتم و همه تمرکز و توانم را برای برقراری ارتباط با مردم به کار میگرفتم، رفته رفته راه برقراری ارتباط راحتتر با مردم را پیدا کردم، با اقشار مختلف ارتباط گرفتم و در بسیاری از موارد با آنها همکاری میکردم.»
این مبلغ موفق دینی که در سن ۲۰ سالگی ازدواج کرده، همسرش را بهترین حامی و همراه سختیهای زندگیاش میداند و ادامه میدهد: «همه میدانید زندگی طلبگی سخت است، کمبودهایی دارد، از نظر اقتصادی تحت فشار هستید و از سوی دیگر محل زندگی مدام جابجا میشود، اما من در همه این سختیها همسری را کنارم داشتم که به خوبی مرا درک میکرد و همواره همراه و هم پای من بوده و است.»
دو فرزند پسر ۱۴ ساله و دختر ۹ ساله حاصل ازدواج حجت الاسلام هاشمی است، فرزندانی با ذکاوت و دانایی بالا که قصد دارند راه پدر را ادامه دهند؛ در این راستا باید یادآور شویم که عشق به فوتبال در دوران کودکی و نوجوانی این مبلغ دینی میتواند یکی از رموز موفقیت وی برای محبوبیت در بین نوجوانان و به ویژه بچههای دهه ۸۰ و ۹۰ باشد.
حجتالاسلام هاشمی در سال ۱۳۸۸ معمم شده و تبلیغ دین را به صورت رسمی و جدیتر از سال ۱۳۹۱ آغاز کرده است، او در این باره میگوید: «پذیرش مردم خیلی سخت بود خیلی سخت پذیرش شدم، اما من بین خود و خدا را اصلاح کردم و خود به خود ارتباط من با مردم اصلاح شد، تصمیم گرفتم درست زندگی کنم درست باشم و مسیر را درست بروم، در ابتدای طلبگی و همچنین در ابتدای تبلیغ شرایط سختی داشتم، در فضای عرفانی معنوی خاص قرار گرفتم و قصد انتقال آن به دیگران را داشتم، پذیرش آن برای برخی از افراد جامعه سخت بود، بعد وارد مباحث مطالبهگری شدم، به مباحث سیاسی و اجتماعی و فرهنگی ورود کردم البته نه جدی.»
او نقطه عطف بهبود کیفیت ارتباطش با مردم را کنار آنها قرار گرفتن میداند و میگوید: «این ارتباط را با حضور در مزارع و باغات آغاز کردم، از آنجایی که کشاورزی بلد بودم، با لباس روحانیت به مزارع رفته و در کنار کشاورزان مشغول میشدم، در ابتدا باورشان نمیشد اما بعد متوجه میشدند حتی کار را بهتر از آنها بلد بودم. این روش را با کسبه، کارمندان، کارگران و دیگر اقشار ادامه دادم و این باعث شد راحتتر با مردم ارتباط بگیرم.»
این مبلغ دینی در خصوص ارتباط گیری با قشر جوان و نوجوان نیز اظهار میکند: «بر این باورم هر ارتباطی باید از راهش باشد، باید ذائقه آدمها را شناخت و مطابق آن نسبت به برقراری ارتباط اقدام کرد، به مرور وارد مدارس شدم و بعضاً در زنگ ورزش با بچهها مشغول بازی فوتبال شدم، در ابتدا از سوی دانش آموزان پذیرش نمیشدم اما به محض آغاز بازی و توانمندی که داشتم بچهها راحتتر بازی میکردند و حتی در بسیاری از موارد به آنها آموزش میدادم، تصاویری از بازیهایم در فضای مجازی منتشر و بسیار فراگیر شد و از همان جا به من لقب «حاج آقا برگردون» دادند، راستش خیلی خوب برگردون میزنم.»
حجتالاسلام هاشمی که به اشتراک گذاشتن فعالیتهایش در صفحه مجازی به پیشنهاد یکی از دوستانش را منجر به توسعه ارتباطش با مردم میداند میگوید: «در واقع باید گفت ما همه موفقیت خود را به توان رسانه داریم و این رسانه بود که اعتماد مردم را جلب کرد و باعث شد ما بتوانیم اتفاقات بزرگتری را رقم بزنیم.»
او ادامه میدهد: «از سویی نیز ما برای ارتباط مستمر با کودکان، نوجوانان و جوانان سالن اجاره میکنیم تا بتوانیم زمان زیادی را با یکدیگر سپری کنیم و بتوانیم در زمینه شبکه سازی بین اقشار مختلفی خروجی خوبی داشته باشیم که خوشبختانه هر چند در باور خودم نمیگنجید اما موفقیت بسیاری داشت.»
این مبلغ دینی آغاز خدمات اجتماعی خود به عموم جامعه را همزمان با شیوع کرونا میداند و ابراز میکند: «وارد دوران کرونا شدیم و عمده فعالیت ما از همان زمان شروع شد، مساجد، مدارس و بازار تعطیل شد، هیئتها هم تعطیل کردند، من نمیتوانستم خانه نشین باشم، به دستور رهبر معظم انقلاب انجام کمکهای مومنانه را آغاز کردیم، آن زمان در سده لنجان امام جمعه نداشتیم چون مردم میخواستند که من بمانم، در مسجد مصلا فعالیت داشتم، من را به عنوان مسئول کمک مومنانه در شهرستان منصوب کردند. در اولین فراخوان ۱۰۰ میلیون تومان جمع آوری شد، در باور خودم نبود، هر موردی را که میگذاشتیم کمکهای مردمی به خوبی انجام میشد. ما ابتدا از شرایط یک گزارش میگرفتیم در پیج قرار میدادیم و به تناسب آن کمکهای مردم جمع آوری میشد، در برخی موارد گروههای جهادی همکار ما بودند، خانه میساختیم، کمک کشاورزان میکردیم و به مرور دامنه مراجعات ما در زمینههای مختلف زیاد شد. ما با همین روند ادامه دادیم، به مرور معتادان را شناسایی و برای ترک آنها اقدام میکردیم هزینههای کمپ را تأمین میکردیم. اشتغال و ازدواج آنها را فراهم میکردیم و تاکنون ۶۰۰ نفر را ترک دادهایم.»
او ادامه میدهد: «برخی از بیماران نیز برای تأمین هزینههای درمان مراجعه میکردند، مراجعات به مرور زیاد شد و کمکها نیز به فراخور آن افزایش یافت تا جایی که حتی عقیقه گوسفند را نیز به ما هدیه میدادند و در یک بازه زمانی ۵۰۰ رأس گوسفند به ما هدیه شد، تاکنون ۳۵ ساختمان را تعمیر و بازسازی و ساخت کردهایم؛ نزدیک به ۳۰۰۰ خانوار با جمعیت ۱۰ هزار نفر را تحت پوشش قرار دادهایم و باید بگویم که خودم خانه به خانه سر میزدم، بازدیدها را انجام میدادم و تصاویر آن را در صفحه اینستاگرام به اشتراک میگذاشتیم، تاکنون ۱۰۰ زندانی را آزاد کردهایم، ۵ نفر را از اعدام نجات دادهایم، ۲۰۰ مورد جلوگیری از طلاق داشتهایم همچنین ۲۰۰ مورد سبب ازدواج شدهایم و یک هزار وسیله برقی نیز به نیازمندان هدیه دادهایم. برای ۵۰ زن سرپرست خانوار اشتغال ایجاد کرده و بازار فروش را برای آنها پیشبینی کردهایم و در سه شنبهها نیز یک سری جهیزیه به نیازمندان هدیه میدهیم.»
این مبلغ دینی با بیان اینکه ما برای جمع آوری کمکهای مردمی مرکز نیکوکاری را راه اندازی کردهایم که مردم از ۲۰ تا چند ده میلیون تومان کمک میکنند، ادامه میدهد: «ما هیچ اعتبار دولتی نداریم، همه اقدامات ما با کمکهای مردمی انجام میشود و خیر آن را نیز خودشان خواهند دید.»
او که حتی در خانهاش مبلمان ندارد، میافزاید: «من مستاجرم و ماشین پراید دارم، خونه پدری را دارم اما در سده مستأجر هستم. شهرستان من ۳۸۰ هزار نفر جمعیت دارد و من کوچه و پس کوچههای شهر را بلدم، ما به توان رسانه به موفقیت رسیدیم، هر اقدامی را در فضای مجازی منتشر میکنیم.»
حجت الاسلام هاشمی به منبر رفت و با کلامی دلنشین و تأثیرگذار، به ترویج محبت، همدلی و خدمت به جامعه پرداخت. او فهمید که میتواند با هر سخنرانی و هر عمل نیک، زندگی دیگران را تغییر دهد و به آنها امید و انگیزه ببخشد.
امروز، او نه تنها یک روحانی است، بلکه یک الگو برای جوانان و جامعهاش، داستان او نشان میدهد که گاهی اوقات، مسیر زندگی ما به سمتهای غیرمنتظرهای میرود که میتواند به ما فرصتی برای خدمت به دیگران بدهد. او با هر کلام و عملش، به ما یادآوری میکند که زندگی فراتر از آرزوهای فردی است و خدمت به مردم، بزرگترین دستاوردی است که میتوانیم به آن دست یابیم.
نظر شما