خبرگزاری مهر، گروه مجله - فاطمه برزویی: زهرا اردکانی، استاد دانشگاه رفاه به مناسبت هفته پژوهش از وضعیت پژوهش در ایران گفت و آن را از زوایای مختلف بررسی کرد. به گفته او، در نگاه کلی، وضعیت پژوهش در کشور بد نیست و پژوهشهایی که در پژوهشگاهها و دانشگاههای ایران انجام میشود، عمدتاً از کیفیت خوبی برخوردارند. تلاش برای تطبیق این پژوهشها با استانداردهای جهانی نیز مشخص است. اما او به چالشهای عمیقتری در این حوزه اشاره کرد که تأثیر پژوهش را در جامعه ایران محدود کرده است.
او در توضیح این مسئله به ضعف در پیوند میان نهادهای پژوهشی و بخشهای اجرایی کشور اشاره کرد و گفت: «یکی از مشکلات اساسی ما این است که پژوهشها در ایران بهطور مؤثر در خدمت حل مسائل جامعه و کشور قرار نمیگیرند. بسیاری از این پژوهشها در دانشگاهها یا کتابخانهها باقی میمانند و به مسائل عملی و عینی جامعه ورود نمیکنند. این فاصله میان آکادمی و عمل، بزرگترین چالش ما در این حوزه است.»
این استاد دانشگاه بر این باور است که برای حل این مشکل، لازم است پیوندی قوی و مؤثر میان نهاد علم، نهاد اجرا و نهاد سیاستگذاری ایجاد شود. او میگوید اگر این ارتباط برقرار شود، پژوهشها میتوانند نقشی حیاتی در حل مسائل جامعه ایفا کنند و از محدوده نظری صرف خارج شوند.
مشکل دیگری که اردکانی به آن اشاره کرد، مسئله بودجه و حمایتهای دولتی از پژوهش است. او درباره کاهش بودجه پژوهشی در سالهای اخیر توضیح میدهد: «در دهه گذشته، بسیاری از سازمانها و نهادهای کشور بودجه واحدهای پژوهشی را کاهش داده یا بهکلی حذف کردهاند. این روند، پژوهش را در این نهادها بسیار کمرنگ کرده است.» وضعیت دانشگاهها و پژوهشگاهها نیز از این قاعده مستثنی نیست. اردکانی بر این باور است که حمایت ناکافی از پژوهش، بازتاب همان مشکل اساسی ارتباط نداشتن نهادهای علمی با حوزههای اجرایی است. ادامه میدهد: «متأسفانه در بسیاری موارد، نهادهای اجرایی خود را بینیاز از پژوهش میدانند و همین دیدگاه موجب حذف یا تضعیف واحدهای پژوهشی شده است.»
پژوهش بیثمر، انگیزه بیاثر
اردکانی از مسئله کاهش انگیزه و روحیه تحقیق در میان دانشجویان گفت. او این موضوع را از چند جنبه بررسی کرد و بر ارتباط میان تأثیرگذاری پژوهشها و انگیزه دانشجویان هم تأکید کرد. از نظرش، دانشجویان زمانی به تحقیق و پژوهش علاقه نشان میدهند که نتایج تلاشهایشان را در حل مسائل واقعی جامعه ببینند. در غیر این صورت، این احساس که پژوهشهایشان بیثمر است، باعث کاهش انگیزه آنها میشود.
او در این باره میگوید: «کمرنگ شدن روحیه تحقیق و پژوهش در میان دانشجویان دلایل متعددی دارد، اما به نظر من، مهمترین دلیل این است که بسیاری از دانشجویان حس میکنند پژوهشهایشان تأثیر عملی ندارد. وقتی دانشجو تصور کند نتیجه تلاشش فقط در قفسههای کتابخانه خاک میخورد، طبیعی است که انگیزهاش برای ادامه کار کاهش پیدا کند. اما اگر بداند که پژوهشش میتواند بخشی از مشکلات کشور را حل کند یا در جامعه مثمر ثمر باشد، نگاهش به کار علمی کاملاً تغییر میکند.»
اردکانی بر ضرورت ایجاد ارتباطی مؤثر میان پژوهشهای دانشگاهی و مسائل اجرایی کشور تأکید کرد. به باور او، این ارتباط میتواند نهتنها انگیزه دانشجویان را افزایش دهد، بلکه پژوهشها را از حالت صرفاً نظری خارج کرده و آنها را به ابزاری عملی برای حل مشکلات تبدیل کند. او میگوید: «وقتی دانشجویان حس کنند که از طریق پژوهشهایشان میتوانند در حل مشکلات واقعی جامعه مشارکت داشته باشند، علاقه و اشتیاقشان به طرز چشمگیری افزایش پیدا میکند. این دقیقاً همان نقطهای است که ما در نظام آموزشی و پژوهشی کشور ضعف داریم. باید این پیوند میان پژوهش و مسائل واقعی جامعه را تقویت کنیم.»
مقاله نویسی اجباری، مرگ خلاقیت دانشجو
همچنین به موضوع نوشتن مقالات آیاسآی و تأثیر آن بر وضعیت پژوهشی کشور اشاره کرد. اردکانی معتقد است که این مقالات، در ذات خود، فرصتی برای آشنایی با استانداردهای جهانی و تولید دانش بینالمللی هستند. او توضیح داد: «نوشتن مقالههای آیاسآی اگر به شکل درست انجام شود، ارزشمند است. این کار به دانشجویان کمک میکند تا با معیارهای علمی بینالمللی آشنا شوند و بتوانند در تولید دانش جهانی سهم داشته باشند. از این منظر، آیاسآی ابزار مفیدی است.»
اما اردکانی از جنبههای منفی این روند هم گفت و با لحنی انتقادی ادامه داد: «مشکل از جایی شروع میشود که دانشجویان، بهویژه در مقاطع پایینتر، مجبور به نوشتن این مقالات میشوند. این فشار بیش از توان برخی از دانشجویان است و باعث میشود آنها به جای انجام پژوهش واقعی، به سمت روشهای غیراخلاقی مانند سپردن مقالهنویسی به دیگران یا استفاده از شیوههای غیرعلمی بروند. این روند نه تنها به تولید دانش کمکی نمیکند، بلکه دانشجو را از یادگیری واقعی دور میکند.»
او توضیح میدهد: «نوشتن مقالههای آیاسآی در مقاطع تحصیلات تکمیلی میتواند بسیار مفید باشد. این کار نهتنها به دانشجویان کمک میکند تا با استانداردهای بینالمللی آشنا شوند، بلکه دانشگاهها و آکادمی کشور را نیز در مسیر تولید دانش جهانی قرار میدهد. با این حال، در مقاطع پایینتر، چنین الزامی نه تنها مناسب نیست، بلکه میتواند به روند آموزش و پژوهش آسیب بزند.»
لذت خلق دانشی نو
اردکانی با نگاهی الهامبخش، دانشجویان را به بازنگری در نگرش خود نسبت به پژوهش دعوت کرد. او توضیح میدهد: «من همیشه به دانشجویان توصیه میکنم که پژوهش را به چشم یک سفر جذاب و جستجوگرانه ببینند. این سفر، همانطور که بزرگان علم گفتهاند، به شما اجازه میدهد بر شانه غولهای گذشته بایستید. با استفاده از دانشی که پیش از شما گردآوری شده است، میتوانید دانشی نوین خلق کنید. این فرایند، اگر به درستی درک شود، به خودی خود بسیار لذتبخش است.»
ادامه میدهد: «تصور کنید دانشی را تولید میکنید که تا پیش از این وجود نداشته است و میتوانید آن را به دنیا عرضه کنید. این حس فوقالعادهای است و ارزش تلاشهای پژوهشی شما را چند برابر میکند. اگر دانشجویان با این نگاه به پژوهش نزدیک شوند، کمتر پیش میآید که کارهای پژوهشیشان را به دیگران بسپارند یا از درگیر شدن با مسائل علمی دور بمانند.»
در نهایت اردکانی به نقش ابزارهای نوین در پژوهش اشاره کرد و معتقد بود که این ابزارها میتوانند فرایند تحقیق را سادهتر و مؤثرتر کنند. با این حال همچنان تأکید داشت که این فناوریها نباید جایگزین خلاقیت و تلاش پژوهشگران شوند، بلکه هدف آنها باید کمک به بهبود کیفیت تحقیقات و تقویت توانایی پژوهشگران باشد. نگاه او به پژوهش بر این پایه استوار بود که اگر دانشجویان با علاقه و انگیزه وارد این مسیر شوند و از ابزارهای موجود به درستی استفاده کنند، میتوانند دانش جدیدی خلق کنند و نقش مؤثری در پیشرفت علمی کشور ایفا کنند.
نظر شما