پایگاه چهارم شکاری دزفول
-
گفتگوی مهر با امیر خلبان شیرافکن همتی/۳
اواخر جنگ یک هواپیمایمان به جنگ دسته پرتعداد دشمن میرفت/ خاطره روز خونبار دزفول و اندیشمک
کفگیرمان به دته دیگ خورده بود و اسکرامبلهای تکی میگذاشتیم. هواپیمای تکی که نمیتوانست کاری کند. رادار به او موقعیت میداد. او هم میرفت پایین به جنگ دسته پروازی دشمن و ناگهان میکشید بالا.
-
گفتوگوی مهر با امیر خلبان شیرافکن همتی/۲
شهید چنگیز سپهر را کسی اخراج کرد که خودش انقلابیها را کتک میزد/قرارگاه رعد و پروازهای کربلای ۵
رئیس حفاظت اطلاعات که گفتم سردسته چماقدارها بود، برای برگشت چنگیز سپهر اوکی نداد؛ همانفردی که انقلابیها را میزد ها! سپهر جوش آورد و گفت: تو همانی که با چماق مرا میزدی!
-
گفتوگوی مهر با امیر خلبان شیرافکن همتی/۱
پیش از شروع رسمی جنگ با F5 بمباران شبانه کردیم/ گزارشهایمان را گوش نکردند تا ۳۱ شهریور رسید
ماموریت این بود که دوتا دوتا پشت سر هم بلند شویم و برویم بمب بزنیم. نجنگیده بودیم که! نمیدانستیم چه خبر است! [خنده] رسیدیم روی هدف! دایو کردیم! عه؟ چه قشنگه! چه قدر نور میآید بالا! [خنده]
-
گفت وگوی مهر با امیر خلبان والی اویسی؛
ماموریتهای بمباران با افچهارده ابتکار شهیدبابایی بود/پیش از انقلاب به مرتضی فرزانه «حاجی» میگفتند
بابایی ما را برای بمباران به افچهارده آورد. اول به بوشهر منتقل شدیم و آنجا پرواز کردیم. در افچهارده فقط سهنفر در جهان، در کابین جلو بمب زدهاند. یکی از اینسهنفر شهید اردستانی بود.
-
گفتوگوی مهر با امیر خلبان جلال آرام/۲
ماجرای اجکت اسماعیل امیدی و غلامرضا یزد و غربت خلبانهای افپنج
جناب یزد گفت من سمت راستیها را میزنم تو چپیها را بزن. ناگهان آتش پدافند شدیدی شروع شد. گفتم از روبرو دارند میزنند. ایشان گفت تو برگرد. تا بگوید برگرد، ما رسیدیم روی نیروها و کشیدیم بالا.
-
با دعوت انتشارات ایران انجام شد؛
«پرواز شبح دوستداشتنی» در کتابفروشیها/کتاب گفتوگو با خلبانان فانتوم چاپ شد
کتاب «شبح دوستداشتنی؛ پنجگفتوگو با خلبانان فانتوم» نوشته صادق وفایی توسط انتشارات ایران منتشر و راهی بازار نشر شد.
-
گفتوگوی مهر با امیر خلبان جلال آرام/۱
پنج مهر ۵۹ بدترین روز پایگاه دزفول و خوزستان بود/مرتب پیام میدادند کمک کنید پل دارد سقوط میکند!
بچهها مرتب به ما میگفتند «کمک برسانید! پل دارد سقوط میکند.» طرفهای ظهر بود که نیروهای دشمن تلاش کردند پل شناور بزنند. چون دیدند نمیتوانند جسر نادری را بگیرند.
-
گفتوگوی مهر با امیرخلبان بهرام علیمرادی؛
روایت بمباران نیسان عراق و سقوط در بُستان ایران بین نیروهای دشمن
با فاصله ۵ ثانیه که سرگرد بمبهایش را زد، من هم پشت سرش رفتم و بمبها را زدم. جینک آوت کردیم و سمت فرار را به طرف ایران گرفتیم. ناگهان دیدم از زیر رادرپدالها، یکآتش خوشگل آمد توی کابین.
-
معرفی عقابان آسمان ایران -۱۵/بهرام علیمرادی
چهار افپنجی که اول مهر ۵۹ برنگشتند/خاطره سقوط در دهمینروز مهر
روز اول مهر، افپنجهای پایگاه دزفول برای انجام ماموریتهای خود در عملیات کمان ۹۹ به پرواز درآمدند که چهارفروندشان سقوط کرده و به پایگاه برنگشتند.
-
گفتوگوی مهر با امیر خلبان عباس رمضانی/۱
روایت فردای انقلاب و ابراز محبت شدید مردم به خلبانان در حرم امامرضا (ع)
دنبال ماشین میدویدند که ما را ببوسند. از پنجره روبوسی میکردیم. بلاتشبیه انگار زیارت میکردند. دست را میبوسیدند! دست را میکشیدی خودت را بغل میگرفتند. ما هم منقلب بودیم و گریه میکردیم.
-
گزارش مهر از راهیان نور؛ ۳
غرش تایگرهای دزفول برای راهیان نور و مسافران نوروزی
افپنجهای پایگاه شکاری دزفول طی اینروزها اقدام به پروازهای نمایشی برای زائران راهیان نور و مسافران نوروزی کردند.
-
توسط سرلشکر موسوی انجام شد؛
اهدای نشان فداکاری به ۳ فرمانده اسبق نیروی هوایی ارتش
نشان فداکاری اعطایی فرماندهی معظم کل قوا (مدظلهالعالی) طی مراسمی در دانشگاه افسری امام علی (ع)، توسط فرمانده کل ارتش به ۳ فرمانده اسبق نیروی هوایی ارتش اهدا شد.
-
معرفی عقابان آسمان ایران -۱۱/غلامعلی شیرازی
اجرای ماموریت غیرممکن بمباران «لانه زنبور» چگونه بود؟/وقتی فرمانده خائن پایگاه دزفول اعدام شد
با فریاد بلندی که جوادپور کشید و شیرازی را به گردش به راست فراخوند، او اقدام به اینکار کرد و ناگهان عبور یکهواپیمای شکاری را از دوسهمتری بالهای F5 خود احساس کرد.